اهل سنت واقعی جلد 1 صفحه 1

صفحه 1

مقدّمه استاد سیّد محمّد جواد مهری

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

معنای لغوی«شیعه»،یاران و پیروان است.و«شایع»یعنی:دنبال کرد و تبعیّت نمود.و در اصطلاح،شیعه به کسانی می گویند که از علی و فرزندانش علیهم السلام،تبعیّت و پیروی نموده و ولایت آنان را پذیرفته اند.و این نام برای پیروان اهل بیت،بقدری مشهور و معروف شده که تا واژه«شیعه»بر زبان جاری می شود،بی درنگ پیروان علی،به ذهن می آید.

برخی از نویسندگان و مورخان پیدایش«شیعه»را پس از رحلت رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و یا پس از قتل عثمان،دانسته و برخی فراتر رفته،تکوین مذهب«شیعه»را در ایام فتنه طلحه و زبیر،دانسته اند، درحالی که ما معتقدیم،شخص رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم مذهب تشیّع را ایجاد کرده و در نخستین روزهای بعثت،که بنی هاشم را بر اساس آیۀ «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» دعوت کرد فرمود:هرکه از شما با من بیعت کند جانشین من خواهد بود و کسی جز علی پاسخ مثبت به حضرتش نداد(1) ؛از آن روز پیروان واقعی حضرتش،مشخّص و متمایز گردیدند، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)در آن مناسبت و در مناسبتهای گوناگون دیگر تا حجّه الوداع،تنها و تنها علی را برادر،وارث،وزیر،وصیّ،خلیفه و جانشین خود

ص :2


1- 1-مسند احمد بن حنبل ج 111/1،تفسیر ثعلبی کنز العمال-ج 13-131 ح 36419،تاریخ طبری-ج 319/2-321،کامل ابن اثیر-ج 2-ص 62-63.

معرّفی کرد و به مردم فهماند که هرکه او مولایش است،پس علی نیز مولا و سرور او است و باید از او فرمان ببرد و ولایتش را بپذیرد.و بی گمان اهل سنّت واقعی،کسانی هستند که در روز نخست،پیغام مولا و رهبرشان، رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را با دل و جان شنیدند و پذیرفتند و در برابر نصّ صریح او،اجتهاد نکردند و با پیامبر مخالفت نورزیدند و پیروی از علی را مانند پیروی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله)واجب و لازم دانستند

«إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ»(1) .

جالب اینجا است،روایتهائی که پیامبر در آنها دستور پیروی از علی را داده است،و علی را به عنوان وصیّ،ولیّ،و خلیفه خود تعیین کرده است، در مصادر أهل سنّت،صدها روایت است و با این حال،نه تنها به آن اهمیّت نداده،بلکه آن را رها کرده و از آن می گذرند؛گویا این همه روایت-که از حدّ تواتر هم فراتر رفته و در مناسبتهای گوناگون،خلافت بلافصل امیر المؤمنین علیه السلام را ثابت می کند-چون با یک حقیقت تاریخی تلخ(رویداد سقیفه)سازگار نیست،قابل اجرا نمی باشد،بلکه در دوران حاضر،حتی قابل ذکر هم نیست!

در این مقوله،سخن بسیار است و درد دل فراوان ولی افسوس که این مقدّمه گنجایشش را ندارد،گو اینکه نمی خواهیم این مطالب روشن و قطعی را تکرار کنیم که در نوشته های گذشته،فراوان بیان شده است.

مطلبی که شاید برای برخی از دوستان تازگی داشته باشد،این است که رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بر واژه«شیعه»اصرار داشته و شیعیان علی را شیعه خود دانسته و رستگاری و سعادت دارین و بشارت به

ص :3


1- 2-سوره المائده آیه 55.

بهشت را در شیعیان علی،منحصر نموده است،و اصلا این نام مقدّس را آن حضرت بر پیروان علی گذارده،نه اینکه پس از وفاتش،نامگذاری شده باشد.

حال در برابر این روایتها که شیعیان علی را می ستاید و متجاوز از 120 مورد در مصادر قطعی و موثق اهل سنّت آمده است،آنان چه پاسخی دارند و چگونه آن را با وضعیّت خویش منطبق می دانند،خود باید پاسخگو باشند؛و یا اینکه سر تسلیم و اطاعت را فرود آورده و این سخنان حضرت رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را نیز مانند دیگر سخنانش، با قلبی پاک و عاری از هر کینه و تعصّبی،بپذیرند-و چنین توقّع بجائی هم از حق جویان هست-چه اینکه در کتاب خدا آمده است:

«وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی* إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْیٌ یُوحی»(1)

او هرگز از روی هوا و هوس سخن نمی گوید و سخنش جز وحی منزل نیست.

و در آیه دیگری می فرماید:

«وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»(2)

و هرچه از رسول خدا به شما رسید،به آن عمل کنید و از هرچه شما را بازداشت،امتناع ورزید.


1- 3-سوره النجم آیه 3 و 4
2- 4-سوره الحشر آیه 7

شیعه علی علیه السلام در زبان پیامبراکرم صلی الله علیه و آله

چنانکه ذکر شد،رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در موارد گوناگونی،شیعیان علی را ستوده و آنان را بشارت به بهشت برین و رستگاری،داده است.جالب است که بیشتر این احادیث در کتابهای

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه