- مقدمه مترجم 1
- فصل اول : برگزیده هایی از زندگی ام 3
- قسمت اول 4
- قسمت دوم 8
- قسمت سوم 15
- قسمت چهارم 19
- پرده برداشته شد1 21
- فصل دوم : پرده برداشته شد 21
- پرده برداشته شد2 26
- پرده برداشته شد3 32
- مشکل اهل سنت با این دو حدیث حل نمی شود 40
- اشاره 43
- فصل سوم : حدیث کتاب اللّه وعترتی درمصادر اهل سنت 43
- تعداد راویان حدیث از صحابه 44
- تعداد راویان حدیث از تابعین 46
- قسمت اول 48
- تعداد راویان حدیث در طول 14 قرن 48
- قسمت دوم 53
- رفع اشکال 57
- اشکال ابن جوزی 57
- رفع اشکال ابن جوزی در تضعیف ابن عبدالقدوس 60
- تضعیف ضمنی ابن جوزی از عبداللّه بن داهر 62
- اشکال ابن تیمیه 62
- فصل چهارم : اهل بیت چه کسانی هستند؟ 67
- قسمت اول 67
- قسمت دوم 73
- فصل پنجم : ولایت علی (ع ) در قرآن 77
- ولایت علی (ع ) در قرآن1 78
- ولایت علی (ع ) در قرآن2 86
- غدیر در مخذ اسلامی 88
- شوری وخلافت اسلامی1 95
- فصل ششم : شوری وخلافت اسلامی 95
- شوری وخلافت اسلامی 100
- سقیفه در تاریخ طبری 103
- شوری وسقیفه بنی ساعده 103
- قسمت اول 103
- قسمت دوم 112
- قسمت سوم 121
- قسمت چهارم 126
- فصل هفتم : مثلث تحریف حقایق 133
- مثلث تحریف حقایق 133
- دولتها وتحریف تاریخ 135
- سخن علما درباره سیف بن عمر 140
- مذاهب چهارگانه زیرذره بین1 143
- فصل هشتم : مذاهب چهارگانه زیرذره بین 143
- مذاهب چهارگانه زیرذره بین2 151
- امام ابو حنیفه : - زندگی ابو حنیفه 153
- فقه ابو حنیفه 154
- اشکالهایی بر ابو حنیفه 157
- ابو حنیفه با امام صادق (ع ) 159
- قسمت اول 159
- قسمت دوم 168
- انتشار مذهب مالکی 173
- اشکالهایی بر مالک 174
- اشکالهایی بر شافعی 182
- گرفتاری احمد بن حنبل 188
- از کتابها وآثار احمد 188
- قهرمانانی که در تاریکی مانده اند 191
- احمد در عهد متوکل 193
- فقه احمد بن حنبل 197
- قسمت اول 197
- قسمت دوم 205
- فصل نهم : عقاید اهل سنت 213
- اشاره 213
- اشاره 215
- الف :مکتب حنابله (سلفی ها) 215
- قسمت اول 218
- روایاتی در ضرورت عقل 218
- قسمت دوم 222
- قسمت سوم 228
- نمونه هایی از احادیث تجسیم 230
- قسمت اول 230
- قسمت دوم 237
- خطبه رسول اللّه (ص ) 239
- حدیث امام رضا (ع ) 240
- خطبه امیرالمؤمنین (ع ) 242
- قسمت اول 244
- ب : دوران ابن تیمیه 244
- قسمت دوم 251
- ج _ دوران محمد بن عبدالوهاب 253
- دوران محمد بن عبدالوهاب 253
- بررسی مساله توحید ربوبیت 256
- بررسی مساله توحید الوهیت 258
- اشاره 259
- مناظره با وهابیت درباره مبنای مفهوم عبادت 259
- تعریف عبادت با مفهوم قرآنی 265
- اعتقاد به مستقل بودن یا عدم آن ملاک توحید وشرک است 266
- آیا وجود یا عدم توانائی , ملاک توحید وشرک است ؟ : 269
- آیا توسل به انبیا وافراد صالح حرام است ؟ 271
- اشاره 278
- نمونه هائی از احادیث اهل بیت در نفی رؤیت 278
- بررسی ادله عقلی اشاعره بر امکان رؤیت 281
- بررسی دلایل اشاعره بر رؤیت از قرآن 283
- اما ایرادهایی که بر این قول وارد است 284
- پی نوشتها 293
- 1تا140 294
- 141تا276 309
- 277تا431 324
- 432تا495 340
اما فروریختن کوه واستفاده ازروش ضربه های خشونت آمیز برای تادیب بنی اسرائیل امری است طبیعی , زیرا آنها تکیه بر محسوسات می کنند وسنگدل می باشند.
پ_س چ_گ_ون_ه چ_یزی به موسی (ع ) نسبت داده می شود که خود طبق آیه 155 سوره اعراف از آن دوری جسته واز خدا خواسته است که قوم خود را زنده کند, او ابتدا با ادب شروع کرده , می گوید: (رب لوشئت اهلکتهم من قبل وایای ): پروردگارا, اگر می خواستی من وآنهارا پیش از این هلاک م_ی س_اختی تا بنی اسرائیل مرا متهم به قتل آنهانکنند .
آنگاه می گوید: (اتهلکنا بما فعل السفهاء منا): آیا به خاطرکاری که بی خردان ما انجام داده اند ما را هلاک می کنی .
بنابراین کاری که انجام ش_ده ت_وس_ط اف_رادی ک_م ع_ق_ل ب_وده اس_ت .
(ان ه_ی الاف_تنتک تضل بها من تشاء وتهدی من ت_ش_اء) ((760)) : ای_ن تنها آزمایش تواست , که با آن هر کس را بخواهی گمراه وهر که را بخواهی هدایت می کنی .
آن گ_اه ش_روع ب_ه دعا کرد: (انت ولینا فاغفر لنا وارحمنا وانت خیرالغافرین ) ((761)) : تو ولی ما هستی , پس ما را بیامرز وبر ما رحم کن ,وتو بهترین آمرزندگانی .
دل_ی_ل دوم : خداوند رؤیت را مشروط بر استقرار کوه به طور کلی ننموده وچنین استقراری امکان پ_ذی_ر اس_ت , ه_م_چ_ن_ین مشروط براستقرار کوه پس از کوبیده شدن نکرده , بلکه آن را مشروط ب_راس_تقرار کوه پس از تجلی پروردگار متعال دانسته است که این حالت
غیر ممکن وانجام ناپذیر است , واین یک روش عقلائی بوده ومفهوم امتناع را می دهد ولذا دلالت بر عدم امکان رؤیت دارد.
واگ_ر گ_ف_ته شود: اگر خدای متعال می خواست امتناع رؤیت را بیان کند باید آن را بر امری که خ_ود به خود محال عقلی است مشروطکند نه بر امری که با دلالت عقلائی محال می باشد, مانند ای_ن آی_ه :(ح_ت_ی یلج الجمل فی سم الخیاط) ((762)) : تا آنکه شتر از سوراخ سوزن خیاطی عبور کند.