- پیشگفتار 1
- گفتار یکم: حذف و سانسور حقایق 3
- نمونه 1: تحریف در کتاب مروج الذهب 4
- [نمونه 3:] کتمانی در پی کتمان: سکوت در ماجرای سقط حضرت محسن علیه السلام 6
- نمونه 2: نشانه تحریف در نوشتار بلاذری 6
- [نمونه 4:] نشانههای شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام در منابع اهل سنّت 8
- [نمونه 5:] حکایتی دیگر از کتمان: پیشینه ماجرای «احراق» نزد اهل تسنّن 9
- گفتار دوم: تحریف و جابجایی حقایق 10
- نمونه 1: تحریف در کتاب المعارف 10
- نمونه 2: تحریف در کتاب صحیح بخاری 12
- نمونه 1: تلاش ابن ابی الحدید برای تبرئه خلفا 14
- گفتار سوم: توجیه با هدف کتمان حقایق 14
- پینوشت 16
خداوند آنها را لعن میکند و لعنت کنندگان [از جنّ و انس و ملک نیز ] آنان را لعن میکنند.
نمونه 1: تحریف در کتاب مروج الذهب
ابن ابی الحدید معتزلی (متوفّای 656) در کتاب معروف خویش به نام «شرح نهج البلاغه» به نقل از کتاب «مروج الذهب» تألیف مسعودی (متوفّای 346) چنین مینویسد:
قالَ الْمسعودی: و کانَ عرْوةُ بنُ الزُبیرِ یعذِّر أخاه عبداللهِ فی حصرِ بنی هاشمٍ فی الشعبِ و جمعه الْحطَب لیحرِقَهم و یقُولُ: إنَّما أراد بِذلک ألّا تَنْتَشرَ الْکَلمۀُ و لایخْتَلف الْمسلمونَ و أنْ یدخُلُوا فی الطاعۀِ فَتَکُونَ الْکَلمۀُ واحدةً، کَما فَعلَ عمرُبنُ الْخَطّابِ بِبنی هاشمٍ لَما تَأخَّرُوا عنْ بیعۀِ أبِی بکْرٍ، فَإنَّه أحضَرَ الْحطَب لیحرِقَ علَیهِم الدار. (7)
مسعودی میگوید: عروة بن زبیر برادرش عبدالله [بن زبیر بن عوام ] را در محاصره بنی هاشم در درهای [در مکّه] و جمع آوری کردن او هیزم را برای آتش زدن آنان [در وقایع مربوط به سالهای دهه ششم و هفتم هجری که آل زبیر به دنبال کسب حکومت بودند] معذور میدانست و میگفت:
او این کار را برای آن کرد که تفرقه و پراکندگی ایجاد نشود و مسلمانان با هم اختلاف نکنند و آنان (بنی هاشم) نیز به اطاعت او درآیند و در نتیجه با هم متّحد شوند؛ همانطور که عمر بن خطّاب این کار را با بنی هاشم کرد، وقتی آنان (امیرمؤمنان علیه السلام و صدیقه طاهره علیهاالسلام) از بیعت با ابوبکر درنگ کردند. پس همانا او هیزم فراهم کرد تا خانه را بر آنها بسوزاند.
همانگونه که مشاهده شد، ابن ابی الحدید معتزلی اذعان میکند که در قرن ششم، در کتاب مسعودی، نام خلیفه دوم به عنوان عامل اصلی ماجرای هجوم به بیت فاطمه علیهاالسلام و تهدید به آتش زدن آن، آمده است؛ اما در برخی چاپهای امروزین کتاب «مروج الذهب» این نام حذف گردیده و ماجرا با صیغه فعل مجهول آمده است:
کانَ عرْوةُ بنُ الزُبیرِ یعذِّر أخاه إذا جری ذکْرُ بنیهاشمٍ و حصرِه إیاهم فی الشعبِ و جمعه لَهم الْحطَب لتَحرِیقهِم و یقُولُ: إنَّما أراد بِذلک إرهابهم لیدخُلُوا فی طاعته، کَما اُرهب بنُوهاشمٍ و جمع لَهم الْحطَب لإحراقهِم إذْ هم أبوا الْبیعۀَ فیما سلَف. (8)
عروة بن زبیر برادرش را وقتی صحبت از ماجرای بنی هاشم و محاصره کردن او آنان را در دره و جمع آوری کردن او هیزم را برای آتش زدن آنها به میان میآمد، معذور میدانست و میگفت: او این کار را کرد تا آنان را با ترساندن، به اطاعت از خود وادار کند؛ همان گونه که در قبل نیز بنی هاشم ترسانیده شدند و برای آتش زدنشان هیزم فراهم و جمع آوری شد؛ آن هنگام که آنان از بیعت با پیشینیان امتناع کردند.
در این نقل قول، نه تنها نامی از خلیفه دوم نیامده است، بلکه نام خلیفه اول نیز که این وقایع به جهت بیعت با او اتّفاق افتاده، حذف گردیده است. این حذف و تغییر، پایان ماجرا نیست؛ چرا که در سایر چاپهای کتاب «مروج الذهب» قسمت آخر روایت تاریخی فوق، «به طور کامل» سانسور شده است!؟