- پیشگفتار 1
- گفتار یکم: حذف و سانسور حقایق 3
- نمونه 1: تحریف در کتاب مروج الذهب 4
- [نمونه 3:] کتمانی در پی کتمان: سکوت در ماجرای سقط حضرت محسن علیه السلام 6
- نمونه 2: نشانه تحریف در نوشتار بلاذری 6
- [نمونه 4:] نشانههای شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام در منابع اهل سنّت 8
- [نمونه 5:] حکایتی دیگر از کتمان: پیشینه ماجرای «احراق» نزد اهل تسنّن 9
- گفتار دوم: تحریف و جابجایی حقایق 10
- نمونه 1: تحریف در کتاب المعارف 10
- نمونه 2: تحریف در کتاب صحیح بخاری 12
- نمونه 1: تلاش ابن ابی الحدید برای تبرئه خلفا 14
- گفتار سوم: توجیه با هدف کتمان حقایق 14
- پینوشت 16
[نمونه 4:] نشانههای شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام در منابع اهل سنّت
طبق نقل مورخین، «هبار بن اسود» در سال دوم هجری به زینب حمله کرد و او را به گونه ای ترساند که فرزندش را سقط نمود.
زینب بر اثر این ماجرا، به خونریزیهای ناپیوستهای مبتلا شد و به دلیل همین عارضه، شش سال بعد، یعنی در سال هشتم هجری از دنیا رفت. (16) در ادامه همین رویداد، پیامبر صلّی الله علیه و آله در ماجرای فتح مکّه که در رمضان سال هشتم هجری به وقوع پیوست خون «هبار» را مباح دانستند.
جالب است که:
ابو [یحیی] جعفر النقیب، این دو ماجرا را مشابه یکدیگر میبیند و مهاجمین را در برخورد با صدیقه طاهره علیهاالسلام و سقط فرزند آن بانوی بزرگوار (حضرت محسن علیه السلام) همانند «هبار» محکوم به مرگ مینماید؛ چرا که او نیز به نیکی دریافته است که علّت درگذشت صدیقه طاهره علیهاالسلام و زینب یکسان بوده و «سقط فرزندشان» در اثر ایجاد هراس و تولید وحشت توسط مردان مهاجم میباشد.
به راستی فکر میکنید این هراس از سوی چه کسی ایجاد شد؟ (17)
با کمال تعجب مشاهده مینماییم:
ابو [یحیی] جعفر النقیب از ترویج دیدگاه خود درباره قاتل حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام اجتناب میورزد و به شاگرد خویش اجازه نقل آن را نمیدهد! جالبتر آنکه: ابن کثیر (متوفّای 774) از علمای متعصب سنّی، از قول صحابه (18) درباره زینب مینویسد:
ماتَت شَهِیده. (19)
آری، صحابه، درگذشت زینب پس از گذشت شش سال از حادثه سقط فرزندش را «شهادت» میدانند؛ ولی علیرغم تشابهی که میان دلایل درگذشت زینب و حضرت زهرا علیهاالسلام وجود دارد، این روزها از مرگ طبیعی صدیقه طاهره علیهاالسلام سخن به میان میآید! چنانچه اظهار شده: