- پیشگفتار 1
- گفتار یکم: حذف و سانسور حقایق 3
- نمونه 1: تحریف در کتاب مروج الذهب 4
- [نمونه 3:] کتمانی در پی کتمان: سکوت در ماجرای سقط حضرت محسن علیه السلام 6
- نمونه 2: نشانه تحریف در نوشتار بلاذری 6
- [نمونه 4:] نشانههای شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام در منابع اهل سنّت 8
- [نمونه 5:] حکایتی دیگر از کتمان: پیشینه ماجرای «احراق» نزد اهل تسنّن 9
- نمونه 1: تحریف در کتاب المعارف 10
- گفتار دوم: تحریف و جابجایی حقایق 10
- نمونه 2: تحریف در کتاب صحیح بخاری 12
- گفتار سوم: توجیه با هدف کتمان حقایق 14
- نمونه 1: تلاش ابن ابی الحدید برای تبرئه خلفا 14
- پینوشت 16
حضرت فاطمه زهرا رضی الله عنها با آن که درجه و رتبه اش از همه زنان عالم و شهدا برتر است، ولی رحلتش به صورت طبیعی بوده! (20)
آنچه امروز مطرح میشود و یا نوشته میشود مورد قبول ما نیست و طبق عقیده ما حضرت فاطمه (رضی الله عنها) در بستر خویش وفات نموده و کسی ایشان را به شهادت نرسانده است! (21)
به راستی، اگر میتوان به واسطه بیماری زینب، مرگ او را به هجرتش در شش سالِ قبل وصل کرد و درگذشت او را «شهادت» دانست؛ بی شک، در منطق صحابه، میتوان از درگذشت حضرت زهرا علیهاالسلام نیز - که به واکنش خداپسندانه اش بر حاکمانِ وقت اتّصالی کامل داشت - با عنوانِ «شهادت» یاد کرد. (22)
[نمونه 5:] حکایتی دیگر از کتمان: پیشینه ماجرای «احراق» نزد اهل تسنّن
مدارک امروزین اهل تسنّن، به وقوع «احراق» و آتش افروزی در ماجرای «هجوم اصلی» به خانه صدیقه طاهره علیهاالسلام اشارهای نمیکند. در این منابع تنها «تهدیدهای جدی عمر بن خطّاب برای به آتش کشیدن خانه و جمع آوری هیزم جهت اجرای این تهدید» ثبت شده است. (23) در مواردی حتّی تلاش شده است بر ماجرای «تهدیدهای خشونت بار عمر بن خطّاب به آتش افروزی» نیز سرپوش گذاشته شود!؟ برای مثال:
در برخی مدارک «تهدید به احراق» ، یعنی واژه «لَاُحرِقَنَّ: حتماً میسوزانم» به «لَاَفْعلَنَّ: حتماً انجام میدهم» تبدیل شده و تحریف گردیده است. (24) به این ترتیب، سخن «عمر بن خطّاب» که اهل خانه را به آتش افروزی تهدید میکرد، به جملاتی مانند «آن کار را انجام میدهم» تغییر یافته است!؟
با وجود چنین سرپوشهای گستردهای بر حوادث تلخ و ناگوار «احراق بیت فاطمه علیهاالسلام» برخی شواهد و قرائن، حاکی از آن، است که در قرنهای هشتم و نهم هجری قمری، بعضی از بزرگان اهل تسنّن، به انکار صریح ادعای شیعیان مبنی بر وقوع احراق و تحقّق آتش افروزی اقدام ننمودهاند. شاید این سکوت از آنجا ناشی میگردید که در آن زمان (نزدیک به 500 سال پیش) هنوز منابع اهل تسنّن از اسناد وقوع این آتش افروزی، به طور کامل پاکسازی نشده بود و شیعیان میتوانستند با استناد به برخی مدارک اهل تسنّن، «وقوع احراق» را به اثبات برسانند.
خواجه نصیرالدین طوسی قدس سرّه (متوفّای 672) از علمای بزرگ شیعه، در کتاب «تجرید الإعتقاد» که با شرح علّامه حلّی قدس سرّه (متوفّای 726) به چاپ رسیده است، چنین مینویسد:
و بعثَ إلی بیت أمیرِالْمؤْمنین علیه السلام لَما امتَنَع عنْ الْبیعۀِ فَأضْرَم فیه النار و فیه فاطمۀ علیهاالسلام. (25)
[ابوبکر، گروهی را] به سوی خانه امیرمؤمنان علیه السلام فرستاد، آن هنگام که ایشان از بیعت [با ابوبکر ] امتناع کردند. پس خانه را به آتش کشید در حالی که فاطمه علیهاالسلام در آن بود.