شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع صفحه 322

صفحه 322

اگر این مرد از گوشۀ افریقا قدمی پیش می گذارد یا زحمت تهیّه و مطالعه کتب شیعیان را بخود می داد خجالت می کشید چنین تهمتی را نمی زد-شاید هم عمدا زده تا امر را بر بی خبران مشتبه نماید و مسلمانان را از هم جدا کند؟

ما شیعیان-حضرت محمّد مصطفی خاتم الانبیاء صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را پیغمبر ثابت بر حق می دانیم که ابدا اشتباهی در نزول وحی بآن حضرت بکار نرفته و مقام جبرئیل امین را بالاتر از آن می دانیم که آن مرد بی حقیقت نسبت داده و بآن علی بن أبی طالب معتقدیم که جبرئیل (امین وحی الهی)او را از جانب خدای متعال بوصایت و خلافت خاتم الانبیاء صلّی اللّه علیه و آله و سلّم معرفی نموده است (1).


1- 1) در یکی از سالها که از کاظمین بوسیله راه آهن با جمعی از زوار شیعه عازم سامراء بودیم در اطاق ما جمعی از اهل موصل بودند باتفاق دو نفر از قضات و علماء اهل سنت.پیوسته بر ما خورده می گرفتند و مسخره می نمودند و تهمتها می زدند غافل از اینکه حقیر با لسان عربی آشنائی دارم ما همه را بسکوت گذرانیدیم. تا آنکه یکی از آن قضات گفت این رافضیها عادات و اخلاق فاسد بسیار دارند تماما اهل بدعت و مشرک هستند-مثلا یکی از بدعتهای عجیب آنها اینست که سلام نماز را که می دهند دستها را بلند می نمایند و سه مرتبه می گویند خان الامین یعنی امین خیانت کرد-آنها پرسیدند امین که بوده و خیانت او چه بوده شیخ گفت شیعه ها می گویند پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلم و علی و جعفر در کوه حرا خوابیده بودند جبرئیل امین مأمور شد از جانب خدا وحی نبوت را بعلی بدهد خیانت کرد و عوضی بخاتم الانبیاء(ص)داده!؟!؟. اینست که تمام شیعیان با جبرئیل دشمن اند بعد از هر نماز سه مرتبه می گویند جبرئیل خیانت کرد یعنی وحی را عوض علی بخاتم الانبیاء داد-حقیر بی طاقت شدم گفتم جناب شیخ دروغ و تهمت از گناهان کبیره است یا صغیره گفت کبیره است گفتم پس جنابعالی با این محاسن سفید چرا دو گناه بزرگ نمودید و این نسبت غلط را بشیعیان دادی-با کمال پرروئی گفت مطلب همین است از آن آقایان موصلی سؤال کردم فارسی می دانید دو سه نفر از آنها گفتند بلی من ده دوازده نفر از پیر و جوان زائرین را که از موضوع خبر نداشتند یکی یکی صدا کردم و پرسیدم شما بعد از سلام نماز که دستها را بر می دارید تا مقابل گوش چه می گوئید گفتند برای قبولی نماز سه مرتبه می گوئیم اللّه اکبر-گفتم جناب شیخ خجالت کشیدید یا نه-گفت شما یادشان دادید گفتم از خدا بترسید من که پهلوی شما نشسته ام و از جا برنخاستم و حرفی نزدم-رو کردم بآن آقایان موصلی گفتم خواهش می کنم برخیزید بروید باطاقهای دیگر و از زائرین شیعه که در اطاقهای راه آهن هستند سؤال کنید چند نفر جوان فهمیده که زبان هم می دانستند رفتند و بعد برگشتند برافروخته حمله کردند بجناب شیخ که شما چه منظور از این دروغ*
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه