شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع صفحه 724

صفحه 724

او را نعثل می خواندی و حالا بخونخواهی او در مقابل علی علیه السّلام برخاسته ای آیا از فضایل آن حضرت غافلی اگر یادت رفته من اینک یادآوری می نمایم.

یادآوری نمودن امّ سلمه فضایل علی را برای عایشه

یادت بیاید روزی که من با رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بحجره تو آمدیم در آن بین علی وارد شد و با پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نجوی نمود و نجوی طول کشید تو خواستی بر آن حضرت هجمه نمائی من منعت کردم گوش ندادی و حمله نمودی بر آن بزرگوار و گفتی در هر نه روز یک روز نوبۀ من است آن هم تو آمده ای و پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را مشغول نموده ای رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم غضبناک در حالتی که صورت مبارکش سرخ شده بود بتو فرمود.ارجعی وراءک و اللّه لا یبغضه احد من اهل بیتی و لا من غیرهم من الناس الاّ و هو خارج من الایمان (1)پس تو نادم و پشیمان برگشتی عایشه گفت بلی یادم هست!!.

ام سلمه فرمود یادت بیاید روزی که تو سر مبارک پیغمبر را شستشو می دادی و من غذای حیس تهیه می نمودم آن حضرت سر مبارک بلند نمود فرمود کدام یک از شما صاحب شتر گنهکارید که سگهای حوأب بر او پارس نمایند و بر روی پل صراط برو افتاده گردد من دستم را از حیس برداشته عرض کردم یا رسول اللّه پناه می برم بخدا و برسول خدا از این امر آنگاه دست بر پشت تو زده فرمود بپرهیز از آنکه تو باشی آن کس که این عمل کند-عایشه گفت بلی یادم هست!!.

ام سلمه گفت یادت بیاورم که در یکی از سفرها من و تو با پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بودیم روزی علی علیه السّلام کفشهای پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را می دوخت و ما در سایه درختی نشسته بودیم ناگاه پدرت ابی بکر باتفاق عمر آمدند اجازه خواستند من و تو رفتیم عقب پرده آنها نشستند بعد از گفتگوی چندی گفتند یا رسول اللّه انّا لا ندری قدر ما تصحبنا فلو اعلمتنا من یستخلف علینا لیکون لنا بعدک مفزعا فقال لهما امّا انّی قد أری مکانه و لو


1- 1) برگرد بعقب بخدا قسم احدی از اهل بیت من و نه غیر از آنها از مردم با علی دشمنی ننماید مگر آنکه او از ایمان بیرون رفته است.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه