شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع صفحه 728

صفحه 728

امّ سلمه بعرضتان رسید)نادیده گرفته و ترتیب اثر ندادید و از برای هر یک تأویلات بارده نمودید مانند تأویل و تغییر مضحکی که ابن ابی الحدید در حدیث ام سلمه نموده و این نص صریح را رد نموده.

واقعا جای تعجب است که روی چه اصل می فرمائید قول ابی بکر در تعیین عمر بخلافت سندیّت دارد؟ولی قول رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم سندیّت ندارد؟و برای آن کلمات حکیمانه تعبیرات بارده می نمائید؟!.

ثانیا از کجا و بچه دلیل می فرمائید خلیفۀ اول که باجماع معیّن شده حق دارد خلیفۀ بعدی را معین نماید آیا هم چو دستوری از پیغمبر رسیده است قطعا جواب منفی است.

ثالثا می گوئید خلیفه اول که باجماع معین شد در تعیین خلفاء بعدی دیگر احتیاج باجماع نمی باشد همان خلیفۀ منصوب از جانب خلق حق دارد خلیفه بعد از خود را معین نماید و نص او تنها کفایت می کند؟!.

اعتراض بر مجلس شوری

اگر امر چنین است پس چرا فقط این امر در خلافت عمر عملی شد بلکه در خلافت عثمان بر خلاف شد عمر تعیین خلیفه نکرد امر را بشورای شش نفری واگذار نمود؟!.

معلوم نیست دلیل آقایان بر اثبات خلافت چیست می دانید دلائل که اختلاف پیدا کرد اصل موضوع از بین می رود؟.

اگر دلیل شما بر اثبات خلافت اجماع امت است و جمیع امت باید جمع شوند و اتّفاقا رأی بدهند(گذشته از آنکه در خلافت ابی بکر هم چنین اجماعی نشد) پس چرا در خلافت عمر چنین اجماعی تشکیل ندادند؟و اگر اجماع را در خلافت اوّلی شرط می دانید و در تعیین خلفای بعد فقط نص خلیفۀ منصوب باجماع کفایت می کند.

پس چرا در خلافت عثمان این امر عملی نشد؟و خلیفه عمر بر خلاف رویه ابی بکر تعیین خلیفه را بشورای(دیکتاتوری)واگذار کرد؟آن هم چه مجلس شورائی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه