- مقدمه 1
- در حسرت یک کتاب نگذارید مرا ! 2
- آشنایی با یک دروغ بزرگ 9
- آیا طلوع خورشید ، دروغ است ؟ 17
- من با خرافات مبارزه میکنم 21
- وقتی عاشق دختر مصری شدم 30
- نابینایم و شهره این روزگارم ! 35
- در شهر خدا شیعهای باقی نگذارید ! 41
- منابع تحقیق 51
- نویسنده، کتب، ناشر 55
- اشاره 56
- سامانه پیامکوتاه 30004569 56
- رمان مذهبی 57
- کتب نویسنده 57
- کتب فارسی 57
- آموزههای دینی 60
- کتب عربی 62
- خرید کتابهای فارسی نویسنده 64
- تلفکس: 700 35 77-0253 64
- همراه: 39 58 252 0912 64
- نشر وثوق 64
- سامانه پیام کوتاه نشر وثوق 30004657735700 65
امّا کاری که من میخواهم انجام بدهم : «من میخواهم با استفاده از کتابهای اهل سنت ، ثابت کنم که امام عسکری(ع) ، فرزندِ پسری به نام محمّد داشته است» .
این هدفی است که من در پیش گرفتهام و میخواهم به سالها قبل برگردم و در تاریخ گذشته سفر کنم .
من میخواهم به چهار شهر در چهار کشور بروم .
و از تو که دوست خوب من هستی ، میخواهم تا مرا همراهی کنی ، زیرا عشقِ به این همراهی ، بهترین سرمایه من است .
من با خرافات مبارزه میکنم
من میخواهم به شهر موصل بروم . حتما میپرسی که چرا هوس سفر به آن شهر را کردهام ؟
من شنیدهام دانشمند بزرگی در آن شهر زندگی میکند، او میتواند به ما کمک بزرگی بنماید تا بتوانیم حقیقت را کشف کنیم .
من تصمیم گرفتهام که به این سفر دور بروم تا از او در مورد ولادت امام زمان(ع) سؤل کنم .
شاید بگویی مگر در ایران خودمان ، استاد و دانشمند قحطی بود که میخواهی به عراق بروی ؟
امّا من برایت گفتم که باید دانشمندی پیدا کنیم که شیعه نباشد ، دانشمندی که از اهل تسنن باشد و ولادت فرزند امام عسکری(ع) را قبول داشته باشد .