- پیشگفتار 1
- مشرق سخن 7
- فصل اوّل: امام حسن مجتبی (ع) 7
- تولّد 11
- تبارشناسی امام حسن مجتبی (ع) 11
- نامگذاری 11
- نسب امام مجتبی (ع) 12
- چهره و اندام 13
- محبوب پیامبر (ص) 14
- دوران جوانی و نوجوانی 19
- همسران و فرزندان 21
- امام حسن (ع) از نگاه صحابه و دیگران 23
- شخصیتشناسی امام حسن (ع) 26
- سید جوانان اهل بهشت 26
- بندگی و ارتباط با خدا 28
- علم و دانش 30
- سخنوری 32
- شجاعت 34
- سیره سیاسی امام حسن (ع) 37
- حلم و بردباری 47
- مروت و جوانمردی امام 50
- تواضع امام حسن (ع) 54
- اطعام و رسیدگی به محرومان 55
- سخاوت امام (ع) 56
- شهادت امام حسن (ع) 61
- صبر و بردباری 66
- جود و کرم 66
- گزیدهای از سخنان امام حسن (ع) در منابع اهل سنت 66
- بهترین و بدترین مردم 67
- مکارم اخلاق 67
- بهترین برادر 68
- عوامل نابودی و هلاکت 68
- میزان محبت به اهل بیت (علیهم السلام) 69
- فواید رفتن به مساجد 70
- طلوع سخن 72
- فصل دوم: امام زین العابدین (ع) 72
- تبارشناسی حضرت سجاد (ع) 75
- نامگذاری 77
- 1. دانش 78
- شخصیتشناسی امام زینالعابدین (ع) 78
- اشاره 78
- اشاره 78
- الف: اصول اعتقادی 80
- اشاره 80
- ابعاد مختلف صحیفه سجادیه 80
- ب: احکام و فروع دین 81
- 2. عبادت و بندگی 84
- 3. شایستگی سیاسی و مقبولیت مردمی 92
- 4. سخاوت حضرت 104
- 5. تواضع و فروتنی 107
- 6. حلم و گذشت 109
- امام سجاد (ع) از دیدگاه صحابه و دیگران 112
- دو کرامت از امام سجاد (ع) و فرجام کار 114
- بیماری امام، مصلحتی الهی 117
- پرواز به سوی دوست 118
- تفکر 120
- قناعت 120
- سخنان حکمتآموز حضرت سجاد (ع) در منابع اهل سنت 120
- سپاسگزاری 120
- دعا و مناجات 121
- دوستی 121
- امر به معروف و نهی از منکر 121
- بردباری 121
- معیار دوست گزینی 122
- توبه 122
- کتمان علم 123
- طغیان بدن 123
- قتل عمد 123
- چاپلوسی 123
- غیبت 123
- خنده بلند 124
- دوستی و دیدار برای خدا 124
- نام نیک 124
- عبادت 124
- ترک گناه 125
- تعلیم 125
- مطلع سخن 126
- فصل سوم: امام محمد باقر (ع) 126
- تبارشناسی امام باقر (ع) 130
- همسر و فرزندان 133
- امامت حضرت 135
- ویژگیهای ظاهری 135
- شخصیتشناسی امام باقر (ع) 136
- بندگی و پارسایی 136
- دانش و بینش امام (ع) 141
- شاگردان حضرت 145
- سیره سیاسی امام باقر (ع) 146
- زهد حضرت 153
- امام و انس به قرآن 154
- تسلیم و رضا 157
- همدردی با مصیبت دیدگان 157
- اخلاق معاشرت 159
- مناعت طبع امام باقر (ع) 160
- دنیا گریزی 161
- بخشندگی و سخاوت 162
- امام باقر (ع) در نزد شخصیتهای اهل سنت و نقل کرامتی از ایشان 164
- برگی از کرامات حضرت 167
- پرواز به سوی دوست و گلبرگی از سخنان حضرت 169
- شهادت امام (ع) 169
- پرتوی از سخنان تابناک امام باقر (ع) 171
- رسیدگی به دوستان 172
- پرهیز از خصومت و جدال 172
- خدامحوری و دنیاگریزی 173
- دعا و نیایش 176
- ارزش عالم 176
- حُسن خلق و مدارا با برادران ایمانی در مسایل اقتصادی 177
- رفع اتهام 178
- پرهیز از کسالت 178
- فصل چهارم: امام صادق (ع) 179
- سپیده سخن 179
- تبارشناسی حضرت صادق (ع) 183
- شخصیتشناسی امام صادق (ع) 185
- 1. جایگاه علمی امام (ع) 185
- 2. عبادت و بندگی 192
- 3. موضعگیری سیاسی امام صادق (ع) 195
- 4. خوشرویی و حُسن خلق 199
- 5. مستجاب الدعوه 201
- 6. احسان و رسیدگی به محرومان 205
- 7. بردباری و گذشت 209
- 8. آراستگی ظاهری 212
- میوه دادن درخت خشکیده 214
- کراماتی از حضرت صادق (ع) و فرجام زندگی 214
- ترور نافرجام 215
- شهادت امام صادق (ع) 216
- رابطه دعا و عمل 218
- محبت به مردم 218
- نماز 218
- سخنان حکمتآموز حضرت در منابع اهل سنت 218
- دوستی اهل بیت (علیهم السلام) 218
- عاق والدین 219
- ایجاد فتنه 219
- پیروی از عترت 219
- دوستی خانواده علی (ع) 220
- کنترل خشم 220
- منزلت علی (ع) 220
- صبر بر آزار همسایه 220
- فلسفه تحریم ربا 221
- تواضع 221
- امتیاز انسان 221
- فرار از معصیت 221
- عوامل عزّت 222
- تقوا 222
- دختران و پسران 222
- تأثیر همنشینی با بدان 222
- منابع و مآخذ 223
حضرت دعا کرد و مرد عرب به شمایل سگ درآمد. چون با آن حال نزد خانوادهاش رفت، خانوادهاش او را زدند و از خود راندند. آن مرد به سوی حضرت برگشت، در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بود. حضرت بر او ترحم کرد و دعا نمود و آن مرد به حال اول برگشت. (1)
ترور نافرجام
قندوزی در ینابیع الموده مینویسد: شبی منصور، وزیرش را خواند و گفت: جعفر صادق را نزد من بیاور تا او را بکشم! وزیرش گفت: او مردی است که از دنیا روی گردانده و غرق در عبادت خداست. منصور گفت: آیا توبه امامت او قائل هستی؟ به خدا سوگند که او امام تو و من و امام تمام خلایق است(ولی چه کنم) که مُلک عقیم است.
وزیر میگوید: رفتم، امام صادق(ع) را در حال نماز دیدم. پس از پایان نماز گفتم: منصور تو را میخواند. حضرت با من آمد. منصور به نوکرانش دستور داده بود که هرگاه دیدید من کلاه از سرم برداشتم، جعفر بن محمد را بکشید، ولی وقتی ما وارد شدیم، منصور تا دم در به استقبال امام صادق(ع) آمد. سپس حضرت را در صدر مجلس نشانید و خود روبهروی حضرت دست به سینه خم شد و گفت: ای پسر پیامبر! حاجت خود را از من بخواه.
1- وسیلة النجاة، المولی محمد مبین الهندی، ص 358