آیا و چرا؟ صفحه 191

صفحه 191

به دست حضرت حجّه بن الحسن روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء، رسید.

سلمان گوید: وقتی که شب فرا رسید علی علیه السلام فاطمه را بر حماری سوار کرد و دست فرزندانش حسن و حسین علیهما السلام را گرفت، از اصحاب رسول خدا کسی را نگذاشت، مگر اینکه به خانه او رفت و آنها را به، برحق بودنش قسم داد و (یکا یک) آنها را به یاری خویش دعوت نمود، کسی دعوت او را اجابت نکرد مگر ما چهار نفر، سرهایما ن را تراشیدیم و فدا کاری خود را اعلام نمودیم، چون حضرت علی علیه السلام بی وفائی مردم و بی اعتنائی آنان و ازدحام آنها را در اطراف ابوبکر، دید لزم بیته خانه نشین شد.(1)

و فرمود: برای خودشان عقدی را بستند که صدایشان بلند و آرایشان بر آن قرار گرفت بدون اینکه حتّی با یک نفر از فرزندان عبدالمطلب مناظره، ای کرده باشند یا آنها را در رأیی شرکت داده باشند و استقاله لما کان فی أعناقهم من بیعتی یابیعتی که من در گردن آنها داشتم پس بگیرند(2) همه کارها را خود سرانه انجام دادند.

«یورش دوم»

اشاره

به ابو بکر خبر دادند که گروهی از بیعت تخلّف کرده و در خانه علی علیه السلام گرد آمده اند پس عمر بن خطاب را با گروه زیادی (3) فرستاد و آنها را صدا زد و گفت: به خدائی که جان عمر در دست اوست، اگر بیرون نیائید، خانه و هر کهِ در آن است به آتش می کشم! گفتند فاطمه در آنجاست، گفت: باشد!!.(4) عمر خواست وارد شود، اجازه ندادند، با سروصدا حمله برد(5) ولی با جریان دیگری، مواجه شد؛

ناگهان زبیر با شمشیر کشیده بیرون جهید و گفت: این شمشیر را غلاف نمی کنم تا بیعت علی تمام شود؛(6) سپس به سوی عمر خیز برداشت که، باشمشیر کار او را

1- کتاب سلیم: ص 81- 83؛ بحارالأنوار: 28/ 264- 268.

2- خصال: ص 372؛ اختصاص: ص 171؛ ارشادالقلوب: ص 349؛ بحارالأنوار: 28/ 207.

3- احتجاج: ص 80.

4- الإمامه و السّیاسه: 12- 18.

5- مثالب النواصب: ص 136- 137؛ الرّسائل الإعتقادیه: 1/ 447.

6- طبری: 3/ 202؛ الکامل: 2/ 325.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه