آیا و چرا؟ صفحه 250

صفحه 250

«- ناله فاطمه»

و أخیراً دخلوا الدّار، فخرجت فاطمه، فقالت: واللّه لتخرجنّ أو لأکشفنّ شعری و لأعجّنّ إلی اللّه! فخرجوا و خرج من فی الدّار درنهایت داخل خانه شدند فاطمه بیرون آمد و گفت: به خدا قسم یا ازخانه بیرون می روید ویا موی سرم را باز میکنم و به خدا شکایت می برم! پس همگی و هرکه درخانه بود بیرون رفتند(1)

بعد از آنکه عمر، أمیرمؤمنان علیه السلام را بازور برای بیعت، به مسجد بردند فلمّا رأت فاطمه ماصنع عمر، صرخت و ولولت، واجتمع معها نساء کثیر من الهاشمیات و غیرهنّ، فخرجت إلی باب حجرتها، و نادت،

یاأبابکر! ماأسرع ماأغرتم علی أهل بیت رسول اللّه! واللّه لا أکلّم عمر حتّی ألقی اللّه فاطمه علیها السلام این صحنه دلخراش را دید؛ ناله کرد وفریاد زد، زنان زیادی از بنی هاشم و غیر بنی هاشم جمع شده (و دور او را گرفتند) پس به دَرِ حجره خود بیرون آمد (و ایستاد) و ندا درداد ای ابابکر! چه زود به اهل بیت رسول خدا غارت آوردید (وهجوم نمودید) به خدا سوگند تا (دَمِ مرگ و روزی که) خدارا ملاقات نمایم، با عمر، حرف نخواهم زد!(2)

منظره جانگداز بردن ولیّ خدا، به طوری دختر وحی را منقلب کرد دردهای (شکستن پهلو، و زخم فرو رفتن مسمارهای دَر، برسینه، ناراحتی های زنانه سقط جنین، و سوزش جای تازیانه قنفذ (غلام و یاور عمر) که در حدیث به کالدُّملج یعنی اثر تازیانه در بازوی زهراء مانند دست بند و النگو جا گذاشت وو .. همه اینها را از یاد برد و فریاد زد) یاقوم خلّوابن عمّی أو لأکشف للدّعاء رأسی وأشکوا إلی اللّه شجونی ای مردم از پسر عمویم دست بردارید و گر نه سرم را برهنه کرده، داغ دلم را برای شکایت، به پیشگاه خداوند می برم.

1- تاریخ یعقوبی: ج 2 ص 85؛ من حیات الخلیفه ص 128.

2- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید: ج 2 ص 19.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه