آیا و چرا؟ صفحه 94

صفحه 94

أللّهمّ فاشهد، ثمّ قال ألا من کنت مولاه فعلیّ مولاه، و سلّموا علیه بإمرت المومنین، فأنزل جبرئیل علیه السلام و أعلم رسول اللّه صلی الله علیه و آله بمقاله القوم، فدعاهم فسألهم، فأنکروا و حلفوا، فأنزل اللّه «یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا»(1) عمر گفت: آیا چشمانش را نمی بینید، به دو چشم دیوانگان میماند؟! (منظورش رسول خدا صلی الله علیه و آله بود) همین الان بلند می شود و می گوید خدای من چنین گفت؛

وقتی که بلند شد فرمود: ای مردم کیست أولی تر از خود شما به خودتان؟! گفتند خدا و رسولش، گفت: خدایا شاهد باش، سپس گفت: آگاه باشید هر کهِ را مولا منم علی مولای اوست (بلند شوید و براو) به أمیر مؤمنانی سلام کنید.

پس جبرئیل نازل شد گفتارهای آنان را به آن حضرت خبر داد و حضرت آنها را پیش خود خواند و سؤال نمود ولی انکار کرده و (به دروغ) قسم خوردند پس آیه «وَ یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ در باره آنان نازل گردید.

2- جعفر بن محمد خزاعی از پدرش، از امام صادق علیه السلام روایت می کند: وقتی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در غدیر خم گفتنی ها را گفت و به چادرها وارد شدند، مقداد از کنار جماعتی گذشت که می گفتند: به خدا قسم اگر از یاران کسری و قیصر بودیم الان در لباسهای خز و زربافت و دیباج و بافتنی های زیبا غرق بودیم، در حالی که با اوییم و با سختی ها می سازیم خوردنی های سفت و پوشیدنی های خشن را تحمل کرده ایم، حالا که مرگش فرا رسیده و روزگارش به سر آمده و اجلش نزدیک، می خواهد برای بعد از خود، علی را به خلافت بنشاند (و برگردنهای ما سوار کند) آگاه باشید به خدا سوگند به زودی (نتیجه این کارهایش را می بیند و) می داند (که چه خواهیم کرد و چه عکس العملهائی نشان خواهیم داد!؛

مقداد جریان را به اطلاع آن حضرت رسانید و حضرت دستور داد مردم در مسجد برای نماز حضور یابند؛ آنهااین دستور را شنیدند (در مثل گویند (الخائن خائف خائن همیشه در هراس است) گفتند: مقداد تیر را رها کرد (و پته مارا رو کرد) بلند شده و بر او قسم می خوریم؛ همگی پیش آن حضرت آمده و به زانو نشسته و

1- بحارالأنوار: 31/ 636 و 37/ 119؛ از تفسیر قمی: 277( 1 301.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه