- تقریر آیه الله تربتی کربلایی 1
- پیشگفتار 6
- اشاره 12
- فصل اول 12
- وای... عطش 12
- مقدمه 18
- پاسخ 32
- رنگ نداشت... 56
- فصل دوم 56
- اشاره 56
- پاسخ 61
- چرایی تمام ماجرا 67
- چرایی تحمیل عطش به خاندان عصمت 70
- اشاره 71
- چرایی هدف قرار گرفتن شیرخوارگان 71
- در پی پاسخ 72
- خطبه امام در شب عاشورا 73
- نامه یزید به عبیدالله 73
- تنها، امام سجّاد 78
- اشاره 78
- عصر عاشورا 79
- در کوفه 80
- در شام 81
- سرانجام کاروان آزادگان حسینی 82
- چرایی هدف قرار گرفتن طفل تشنه 87
- خردسال خواندن امام سجّاد علیه السّلام 90
- اشاره 90
- عصر عاشورا 93
- مجلس ابن زیاد 95
- پایان 99
- خویش یا هیچ 103
- گره اصلی در شهادت علی اصغر علیه السّلام 112
- سخن آخر 116
- مشک به دوش 118
- فصل سوّم 118
- اشاره 118
- مقدمه 123
- پاسخ 131
- پایانی بر آغاز 139
- فهرست منابع و مأخذ 144
- تصاویر 161
- پوشش گیاهی منطقه کربلا در سال ٦١ هجری 161
- تصویر شماره (١) 161
- بیابان های موجود در مسیر حرکت کاروان حسینی 162
- تصویر شماره (٢) 162
- تصویر شماره (٣) 163
- محلّ های کفّ العبّاس در شهر مقدّس کربلا 163
- تقویم سال میلادی، فصل ها و ماه های آن 164
- تصویر شماره (٤) 164
ص:136
فَسَوْفَ تُلاقُوا حَرَّ نارٍ تَوَقَّدِ(1)
به زودی، داغیِ آتشی برافروخته را ملاقات خواهید کرد
[و چون عبّاس کشته شد، حسین علیه السّلام فرمود: اَلْآنَ انْکَسَرَ ظَهْری وَ قَلَّتْ حیلَتی اکنون پُشتم شکست و چاره ام اندک گردید].(2) رحمت خداوند دور باد از کافرانی که چنین غمی را بر قلب سرور یگانه ام، تحمیل کردند...
پس از ذکر کیفیّت شهادت آن جناب بی مثال، با توجّه به منابع معتبر حدیث و تاریخ، اکنون به برّرسی شبهه و پاسخ آن می پردازیم.
لطفاً یکی برای من توضیح بدهد که حضرت چگونه مشک را از دستی که قطع شده می گیرد؟ آیا حضرت از اسب پیاده شده و می رود مشک را که همراه دست قطع شده اش روی زمین افتاده بر می دارد و دوباره سوار اسب می شود و می رود؟ دوباره که آن یکی دستش قطع می شود چه کار می کند؟ آیا حضرت باز از اسب پیاده شده و می رود به سراغ دست افتاده و دولا شده و مشک را با دندان می گیرد؟
پاسخ
1- مناقب آل أبی طالب علیهم السّلام: ج4 ص10، از او: بحارالأنوار: ج45 ص40-41، 42؛ عوالم العلوم: ج17ص283-284، 285. ر.ک: شرح الشافیه: ص367.
2- تسلیه المجالس: ج2 ص308-310. شرح الشافیه: ص367. مقتل الحسین علیه السّلام خوارزمی: ج2 ص30. روضه الصّفا: ج3 ص166. حبیب السّیر: ج2 ص54. جلاءالعیون: ص680.