امتداد رسالت: اثبات امامت و خلافت امیرالمومنین علیه السلام از قرآن و سنت طبق منابع معتبر اهل سنت صفحه 335

اشاره ی امیر المومنین علیه السلام به غصب خلافت در شورای شش نفره

عمر بن شبه نمیری (متوفای 262 ه_) و طبری با اسناد معتبر روایتی طولانی درباره ی ماجراهای شورای شش نفره نقل کرده اند که پرده از بسیاری از حقایق آن بر می دارد؛ از جمله در قسمتی از این روایت آمده است که بعد از تسلیم خلافت به عثمان توسط عبد الرحمن بن عوف، امیر المومنین علیه السلام فرمودند:

«برای مدتی دراز به او گذاشتی. این اولین روزی نیست که علیه ما همدست شدید؛ (س صبری نیکو می کنم و بر آنچه توصیف می کنید، از خداوند یاری می خواهم. یوسف: 18) به خدا قسم عثمان را خلیفه کردی تا آن را به تو بازگرداند و خدا (هر روز به کاری است. الرحمن: 29)

پس عبد الرحمن گفت: ای علی، بد گمان نباش؛ چرا که من نظر کرده ام و با مردم مشورت کرده ام؛ آن ها کسی را با عثمان برابر نمی گیرند.

پس علی علیه السلام خارج شد در حالی که می فرمود: این نامه به سر خواهد رسید ... و فرمود:

«مردم به قریش می نگرند و قریش به همدیگر می نگرد و می گوید: اگر بنی هاشم بر شما خلافت یابند، هرگز از میانشان خارج نمی شود، ولی اگر در غیر آن ها از قریش باشد، آن را در میان خودتان دست به دست می برید.» »(1)

سند روایت ابن شبه نمیری را برنامه ی جوامع الکلم(2) و محقق کتابش، عبد الله الدویش(3)

تصحیح کرده اند.

طبری نیز این روایت را با پنج سند نقل کرده که طبق برنامه ی جوامع الکلم، سند سوم ضعیف و بقیه حسن هستند(4):

1- فقال علی حبوته حبو دهر لیس هذا أول یوم تظاهرتم فیه علینا ( فصبر جمیل والله المستعان علی ما تصفون ) یوسف 18 والله ما ولیت عثمان إلا لیرد الأمر إلیک والله ( کل یوم هو فی شأن ) الرحمن 29 فقال عبد الرحمن یا علی لا تجعل علی نفسک سبیلا فإنی قد نظرت وشاورت الناس فإذا هم لا یعدلون بعثمان فخرج علی وهو یقول سیبلغ الکتاب أجله ... فقال علی إن الناس ینظرون إلی قریش وقریش تنظر إلی بیتها فتقول إن ولی علیکم بنو هاشم لم تخرج منهم أبدا وإن کانت فی غیرهم من قریش تداولتموها بینکم
2- أخبار المدینه ج 2 ص 81-85 ح 1592 حکم برنامه جوامع الکلم: إسناده متصل ، رجاله ثقات
3- أخبار المدینه (المجلد السادس)، ج 3 ص 140-147 پی دی اف / قال عبد الله الدویش: صحیح رجاله ثقات و رواه ابن سعد
4- تاریخ الطبری ج 2 ص 580-583