- سخن مجمع 1
- اشاره 15
- اشاره 20
- اوّل: عدم تناسب با مقام نبوّت 20
- دوّم: تناقض درونی روایات 22
- سوّم: کسانی که رؤیا را دیده اند، چهارده نفر بوده اند، نه یک نفر! 24
- چهارم: تعارض بین نقل قول بخاری و دیگران 25
- اشاره 25
- روایت اوّل 26
- روایت چهارم 30
- اشاره 32
- روایت پنجم 32
- الف: روایت امام احمد در مسند خود 33
- ب: روایت دارمی در مسندش 34
- ج: روایت امام مالک در موطّأ 35
- د: روایت ابن سعد در طبقات 35
- ه- : روایت بیهقی در سنن 38
- اشاره 42
- اشاره 45
- روایاتی که از عبدالله بن عمر نقل شده است 45
- اشاره 45
- اوّل: نصوصی که از صحابه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده است 45
- روایاتی که از بلال نقل شده است 48
- روایتی که از ابن ابی محذوره نقل شده است 50
- دوّم: روایاتی که با سند صحیح از اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده است 52
- نظرات علما دربارۀ جزئیّت حی علی خیرالعمل 55
- علّت حذف فقره «حی علی خیرالعمل» 58
- تأکیدی دیگر بر جزئیّت «حی علی خیرالعمل» 64
- چکیده بحث 65
ص:29
1- (1) - آل عمران (3): 159.
این امر باعث می شود که در این روایات، تردید کنیم و احتمال قوی بدهیم که اینها به دروغ به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نسبت داده شده است. و به احتمال بسیار قوی، اقوام و خویشاوندان عبدالله بن زید، این دروغ را ساخته و شایع کرده اند تا فضیلتی برای خاندان و قبیله شان باشد و از این رو، در بعضی از سندها تنها پسر عموهای ابن زید، راوی حدیث هستند و متأسّفانه عدّه ای به خاطر حسن ظن، این روایات را از ایشان قبول کرده اند.
دوّم: تناقض درونی روایات
روایاتی که دربارۀ چگونگی تشریع و شروع اذان نقل شده اند، از جهاتی، تناقض درونی دارند:
1- مقتضای روایت اوّل (روایت ابوداوود) این است که: عمر بن خطّاب، اذان را بیست روز قبل از عبدالله بن زید در خواب دیده است لکن مقتضای روایت چهارم (روایت ابن ماجه) این است که: او آن را در همان شبی که ابن زید در خواب دیده بود، در خواب دیده است.
2- رؤیای ابن زید، مبدأ تشریع اذان است و هنگامی که عمر بن خطّاب اذان را شنید، پیش رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمد و اعلام کرد: او نیز همین رؤیا را در خواب دیده است و از روی حیا آن را بیان نکرده است.