- سخن مجمع 1
- اشاره 15
- اشاره 20
- اوّل: عدم تناسب با مقام نبوّت 20
- دوّم: تناقض درونی روایات 22
- سوّم: کسانی که رؤیا را دیده اند، چهارده نفر بوده اند، نه یک نفر! 24
- چهارم: تعارض بین نقل قول بخاری و دیگران 25
- اشاره 25
- روایت اوّل 26
- روایت چهارم 30
- اشاره 32
- روایت پنجم 32
- الف: روایت امام احمد در مسند خود 33
- ب: روایت دارمی در مسندش 34
- ج: روایت امام مالک در موطّأ 35
- د: روایت ابن سعد در طبقات 35
- ه- : روایت بیهقی در سنن 38
- اشاره 42
- اشاره 45
- روایاتی که از عبدالله بن عمر نقل شده است 45
- اشاره 45
- اوّل: نصوصی که از صحابه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده است 45
- روایاتی که از بلال نقل شده است 48
- روایتی که از ابن ابی محذوره نقل شده است 50
- دوّم: روایاتی که با سند صحیح از اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده است 52
- نظرات علما دربارۀ جزئیّت حی علی خیرالعمل 55
- علّت حذف فقره «حی علی خیرالعمل» 58
- تأکیدی دیگر بر جزئیّت «حی علی خیرالعمل» 64
- چکیده بحث 65
ص:33
1- (1) - صحیح بخاری: 1/ 306، باب بدءالاذان، چاپ دارالقلم- لبنان.
او در حالی که عبایش بر زمین کشیده می شد، از منزل خارج شد و می گفت: «قسم به خدایی که تو را به حق مبعوث کرده است! رؤیایی شبیه آنچه ابن زید دیده است، در خواب دیدم».
ما دلیلی نداریم که روایت بخاری را به دعوت «الصلاه جامعه» و احادیث رؤیا را بر اذان گفتن حمل نماییم. این کار، جمع بدون شاهد است و اگر پیامبر(صلی الله علیه و آله) به بلال دستور داد که با صدای بلند اعلام کند: «الصلاه جامعه»، در این صورت این شک و تردید رفع می شد، به خصوص اگر عبارت «الصلاه جامعه» چندین بار تکرار می شد. همۀ این قراین، دلیل بر آن است که دستور پیامبر(صلی الله علیه و آله) دربارۀ دعوت کردن به وسیل اذان مشروع برای نماز بوده است. (1)
این وجوه چهارگانه، باعث عدم اعتماد به این روایات می شود و ما را ملزم می کند که به بررسی متن و سند آنها بپردازیم.
بعضی از این روایات، مرسل است و سند آن به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) وصل نمی شود و برخی مشتمل بر افراد ضعیف، یا مجهول است که به بررسی آنها می پردازیم.
روایت اوّل
ابو داوود آن را نقل کرده است که ضعیف است؛ زیرا: