مهدویت از دیدگاه اهل سنت صفحه 69

صفحه 69

انگیزه ی سوم: جعل توسط یاران محمد بن عبد الله المستکفی بالله عباسی

زمانی که المستکفی بالله، خلیفه ی عباسی که اسمش عبد الله بود از خلافت خلع شد، گروهی برای رسیدن به دربار طمع کردند و برای اینکه پسرش محمد به خلافت برسد ، گفتند رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرموده است: مهدی بعد از من اسمش اسم من و اسم پدرش اسم پدر من است.

صلاح الدین صفدی متوفای 764 ه- می نویسد:

«هنگامی که پدر ابو الحسن از خلافت خلع شد و چشمانش کنده شدند، از بغداد گریخت و وارد شام و مصر شد و در آنجا اقامت کرد. ثابت بن سنان الصابی ذکر کرد که محمد بن المستکفی در نزد کافور الاخشیذی بود، گروهی او را در خلافت به طمع انداختند و گفتند: همانا رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «مهدی بعد از من اسمش همنام من و اسم پدرش همنام پدرم است» و تو اگر به بغداد برگردی، دیلم با تو برای خلافت بیعت می کند؛ پس او مخفیانه داخل بغداد شد و گروهی از دیلم در سال 357 ه- با او بیعت کردند، پس پادشاه عز الدوله - بختیار - پسر معز الدوله از آن مطلع شد و گفت: پدرم مرا بعد از خودش به خلافت منصوب نمود و اسمم را بر دینار و درهم ضرب کرد.»(1)

انگیزه ی چهارم: جعل توسط شیعه برای تأیید اعتقاداتش !!

سعد محمد حسن، از اساتید الازهر می گوید:


1- [[1]] الوافی بالوفیات ج 3 ص 254 المستکفی بالله أمیر المؤمنین ابن المکتفی ابن المعتضد ابن الأمیر الموفق ابن المتوکل ابن المعتصم ابن الرشید ابن المهدی ابن المنصور فارق أبو الحسن هذا بغداد لما خلع والده وسملت عیناه وهرب فدخل الشام ومصر وأقام هناک ذکر ثابت بن سنان الصابئ أن محمد بن المستکفی کان عند کافور الأخشیذی فلاذ به جماعه وأطمعوه فی الخلافه وقالوا إن رسول الله صلی الله علیه وسلم قال المهدی من بعدی اسمه أسمی واسم أبیه اسم أبی وأنت إن عدت إلی بغداد بایع لک الدیلم بالخلافه فدخلها سرا وبایعه جماعه من الدیلم سنه سبع وخمسین وثلث مایه فاطلع الملک عز الدوله بختیار ابن معز الدوله علی ذلک وکان قد قال إن والدی کان نصبنی فی الخلافه بعده وکتب اسمی علی الدینار والدرهم
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه