شب ششم
صوت
قبل از شروع مجلس، یکی از تجار محترم اهل سنت بیان داشت: زودتر خدمت رسیدم تا مطالبی را به محضرتان عرض کنم. صحبت های شما در این جلسات، در روزنامه های محلی چاپ میشود و عدهی بسیاری را مجذوب خود نموده است. ما تاکنون چنین حرفها و استدلال هایی را نشنیده بودیم. شب گذشته که از اینجا رفتیم، به آقایان علما شدیده اعتراض کردیم که منجر به دلخوری شد. می خواستم قبل از شروع مجلس این جریان را خدمتتان گفته باشم تا جوانب کار را مد نظر داشته باشید.
نواب: حضرت آقا! مایل هستیم ادامه ی صحبتهای دیشب تان را بشنویم.
واعظ: در شب گذشته اثبات کردیم که مصداق آیهی 29 سوره ی فتح، خلفا نمی باشد؛ اما الآن می خواهیم ثابت کنیم که صفات مذکور در این آیه منطبق با امیرمؤمنان علی بن ابیطالب علیه السلام است.
حافظ: این همه آیات قرآن را دربارهی علی نقل کردید، بس نیست که حالا می خواهید این آیه را هم به زور در وصف علی تفسیر کنید؟!!
واعظ: باعث شگفتی است که بعد از این همه جلسه ای که با هم داشتیم، چنین قضاوتی را در حق من می کنید؟ مگر شأن نزول آیات قرآن به اختیار من و شماست که چنین می گویید؟ تمام این مطالبی را که می گویم در تفسیرهای خودتان آمده است؛ اگر به کتب خودتان مراجعه می کردید، این حرف را نمی زدید. ما برای اثبات حقانیت مذهب مان نیازی به جعل و زور نداریم. شافعی می گوید: «تعجب می کنم از علی علیه السلام؛ دشمن به خاطر دشمنی با او و دوست از ترس دشمن او،