دو مکتب در اسلام جلد اول صفحه 187

صفحه 187

این آیه ، و آنچه از رسول خدا(ص ) در عمل و گفتار در شرح و تفسیر آن روایت شده ، خود بهترین و

رساترین دلیل بر عصمت اهل بیت (ع ) است . همچنین در تاریخ نیز مطلبی که منافی عصمت ائمه اهل بیت (ع ) باشد، نیامده است . و این در صورتی است که می دانیم تاریخ اسلام به وسیله دانشمندان مذهب خلفا و تدوین شده ، و غالبا مطالبی را در آن آورده اند که مورد رضایت خاطر و علاقه خلفا در تمامی قرون و اعصار بوده است . زیرا که خلفا از بیم اینکه مبادا مسلمانان به جانب اهل بیت گرایش یابند و به نام خلافت با ایشان بیعت کنند، در تمام ادوار زندگیشان با تمام قوا در خاموش کردن نور آنها کوشیدند و بدین دلیل بعضی از امامان را کشتند و برخی را به زندان افکندند و عده ای را هم آواره نمودند، بویژه خلفای بنی امیه که بی محابا فرمان داده بودند تا امیرالمومنین ، نخستین امام مذهب اهل بیت را بر فراز منابر مسلمانان و در خطبه های نماز جمعه لعن و ناسزا بگویند. و مسلم است که در این میان ، شیعیان و دوستداران ایشان و معتقدان به ولایت و امامت آنها از خشم و عذاب و شکنجه آنان در امان نبوده اند.

اما با وجود همه اینها، در همین تاریخ مدون اسلامی محصول مذهب خلفا، کوچکترین لغزش و خطا، و کمترین مورد گناه و ناصوابی را سراغ نداریم که به ائمه اهل بیت (ع ) نسبت داده باشند، و این خود گویاترین دلیل غیر قابل انکاری است بر اینکه خداوند ائمه اهل بیت را از آلودگی به هر پلیدی و ناپاکی در امان خود داشته و پاک و پاکیزه

شان فرموده است . و این مساله مهمترین دلیل پیروان مذهب اهل بیت بر عصمت امامان است .

اینک در بحثی که در پیش روی داریم ، پاره ای از نصوص نقل شده از رسول خدا(ص ) را در امامت ایشان می آوریم ، و توجه داریم که خداوند درباره پیامبرش فرموده است : و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی .(النجم / 3 - 4).

اهتمام رسول خدا(ص ) به تعیین جانشین پس از خود

پیش از اینکه به بررسی نصوصی که از رسول خدا(ص ) درباره تعیین و معرفی جانشین و فرمانروای بعد از خودش آمده است بپردازیم ، بجاست تا قدری درباره توجهی که آن حضرت در مورد جانشین خود داشته است ، سخن گفته باشیم .

مساله امامت و پیشوایی بعد از رسول خدا(ص ) پنهان بوده و نه از اطرافیان و اصحاب آن حضرت ؛ بلکه از همان ابتدای کار و اوایل بعثت ، همگی در فکر آن بوده اند؛ همان طور که دیدیم بیحره ، از بنی صعصعه ، پذیرش اسلام خود و قبیله اش را مشروط به این کرد که زمامداری بعد از پیامبر خدا(ص ) از آن او و قبیله اش باشد.

همچنین گفتیم که حوذه نجفی ، در برابر اسلام آوردن خود، حتی به دریافت اندکی از حکومت و فرمانروایی بعد از پیغمبر قانع بود.

رسول خدا(ص ) همواره به مساله زمامداری بعد از خودش ، از همان ابتدای بعثت ، می اندیشید، بویژه در نخستین روزی که از پیروان خود برای تشکیل جامعه اسلامی بیعت می گرفت ، توجه حضرتش به این امر مهم و حساس کاملا آشکار بوده است .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه