دو مکتب در اسلام جلد اول صفحه 303

با شنیدن این سخن پیغمبر، حاضران از جای برخاسته در حالی که می خندیدند به ابوطالب گفتند: به تو فرمان می دهد تا گوش به فرمان و مطیع فرزندت باشی .(630)

ابن هشام ، این خبر و اخبار بسیار دیگری را که به قول خودش مردم از شنیدن آنها ناراحت می شوند حذف کرده و نیاورده است . البته منظور او از مردم ، همان گردانندگان و دارودسته خلافت می باشند، (631) نه توده مردم عامی . و به همین مناسبت سیره ابن اسحاق به دست فراموشی سپرده شده و مورد بی مهری قرار گرفته است . زیرا که در آن اخباری آمده است که مایل به انتشار آن نیستند. این است که همه نسخه های کتاب سیره ابن اسحاق نایاب شده ، (632) و به جای آن سیره ابن هشام به شهرت رسیده و از معتبرترین کتب سیره در مذهب خلفا به مردم معرفی شده است !

اما طبری که پس از ثبت آن رویدادها مهم در تاریخش به اهمیت چنان نصی در حق امام علی (ع ) متوجه می شود، در مقام تدارک آن در کتاب تفسیرش برآمده و با همان سند در ذیل آیه مزبور می نویسد:

رسول خدا(ص ) فرمود: فایکم یوازرنی علی هذا الامر علی ان یکون اخی و کذا و کذا! یعنی کدامیک از شما مرا در این مهم یاری خواهد نمود، تا برادر من و چنین و چنان باشد! آن وقت پیغمبر

گفت : ان هذا اخی و کذا و کذا فاسمعوا له و اطیعوا. یعنی این برادر من است و چنین و چنان ، پس گوش به فرمانش دارید و فرمانبردارش باشید! و مردم برخاستند و خندیدند و به ابوطالب گفتند... (633)

و همین کار را هم ابن کثیر در تاریخش (634) درباره این خبر، و در تفسیرش در تفسیر آیه مورد بحث نموده و این همان چیزی است که ما آن را حذف پاره ای از خبر، با آوردن کلامی گنگ و مبهم به جای آن می نامیم .

بیشتر از این ، کاری است که محمد حسین هیکل انجام داده و آن این است که خبر بالا را او در صفحه 104 چاپ اول کتاب حیاه محمد چنین آورده است :

کدامیک از شما مرا در این مهم یاری خواهد داد تا برادر من و وصی من و جانشین من در میان شما باشد. آن وقت همان را در چاپ دوم سال 1354 و در صفحه 139 کتابش حذف کرده است ! (635)

به هر حال این نوع کتمان ، یعنی کتمان تمام خبر بدون اینکه اشاره ای هم به آن شده باشد، در نزد دانشمندان مذهب خلفا فراوان یافت می شود.

6- جلوگیری از نوشتن سنت رسول خدا(ص )