دو مکتب در اسلام جلد اول صفحه 47

صفحه 47

قرآن مجید، خود، قسمتی قسمت دیگر را تفسیر می کند. بنابراین همان طور که در جایی از آن آمده است : ان الحکم الا الله ، در جایی دیگر آن آمده است : فان جاءوک فاحکم بینهم او اعرض عنهم وان تعرض عنهم فلن یضروک شیئا و ان حکمت فاحکم بینهم بالقسط. . یعنی پس اگر به نزد تو آیند، میانشان داوری کن یاروی از آنان بگردان که اگر روی از ایشان بگردانی ، هرگز زیانی به تو نتوانند رسانید. و اگر بین ایشان داوری کردی به عدالت داوری کن . (مائده / 42). در این آیه ، خداوند داوری بین اهل کتاب را به پیغمبرش واگذار کرده است . همچنین در آیه دیگر به انتخاب

داور از میان مردم فرمان داده و فرموده است : ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکما من اهله و حکما من اهلها ان یرید اصلاحا یوفق الله . یعنی اگر از آن می ترسید که بینشان جدایی افتد، پس از بستگان مرد داوری و از خویشان زن داوری برگزینید که اگر آشتی را خواهان باشند، خدا ایشان توفیق خواهد داد. (نساء / 35)

بین این دو آیه ، هیچ دوگانگی و منافاتی به چشم نمی خورد. زیرا همان طور که در آیه نخست داوری را برای خداوند تثبیت می کند، داوری ذات باری تعالی را چون داوری داوران محاکم محدود و مقید اعلام نمی کند. داوران محاکم مجبورند تا در چارچوب قوانین میان مردم داوری نمایند و حق آن را هم ندارند که از سوی خود داور دیگری برگزینند. زیرا که چنین حقی از وظایف مقام بالاتر از ایشان است . با این حساب ، داوران محاکم ، حاکم مطلق نیستند، بلکه به طور محدود می توانند در میان مردم داوری نمایند. اما خداوند می تواند به موجب قدرت مطلقه اش بین مردم داوری کند، و این قدرت را هم دارد که به دیگری اجازه داوری بدهد. و یا اینکه می توان گفت خداوند مختار است تا در هر مورد، و یا در هر کجای قلمرو نامحدودش ، داوری را معین کند. زیرا سلطه و قدرتش نامحدود است .

پس هر گاه پیامبران الهی به داوری بنشینند، بنابه فرمان خدا چنان می کنند. و آن دو نفر نیز که از سوی خانواده های زن و شوهر انتخاب می شوند که بین آن دو به داوری بپردازند و

حکم صادر کنند، بنا به اراده و خواست خدا داوری کرده و حکم می کنند. پس حکم تمامی این داوران به موجب فرمان خداوند صورت گرفته است ، نه بدون اذن حکم او، و یا به حکم غیر از او، و یا اینکه در داوری انبازی برای خدا در نظر گرفته شده باشند؛ بلکه این داور بنابه امر خدا قضاوت کرده و به اجازه خداوند حکم صادر کرده است .

ضمنا پاسخ ایشان در مورد درخواست از غیر خدا، بعد از این و در زیر عنوان درخواست از پیغمبر و توسل به او خواهد آمد.

همین تفسیر درباره برخی دیگر از آیات قرآن نیز که پاره ای از صفات را برای خداوند اثبات می کند صدق می کند. زیرا در آنها، صفات خداوند به طور محدود و مقید یاد نشده است ، بلکه به صورت مطلق بیان شده است ؛ مانند اثبات صفت مالکیت خداوندکه به بحث درباره آن می پردازیم .

مالکیت خداوند

آیات متعددی در قرآن کریم دلالت بر مالکیت خداوند دارد. از جمله : ولله ملک السموات و الارض و ما بینهما و الیه المصیر. یعنی آسمانها و زمین ، و آنچه میان آنهاست ، همه از آن خداست ، و بازگشت همه به سوی اوست . (مائده / 18). و نیز: لم یتخذ ولدا و لم یکن له شریک فی الملک . یعنی نه فرزندی بگیرد، و نه در مالکیت او را شریکی باشد. (اسراء / 111، فرقان / 2) و دیگر آیات نظیر آنها. میان این دسته آیات با آیاتی همچون : ما ملکت ایمانکم ، یعنی آنچه را که مالک شده اید. (نساء

/ 3 و 24 و 25 و 36) هیچگونه منافاتی به چشم نمی خورد. زیرا خدای متعال در جای دیگری می فرماید: قل اللهم مالک الملک ، توتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء بیدک الخیر انک علی کل شی ء قدیر. یعنی بگو بار خدایا، مالک هستی تویی ، تو هرکس را که بخواهی ملک بخشی ، و از هر کس که اراده کنی ملک ستانی ، هر کس را که بخواهی عزت دهی ، و آن کس را که بخواهی خوار گردانی . هرنیکی به دست توست و تو بر هر چیز توانایی . (آل عمران / 26).

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه