دو مکتب در اسلام جلد دوم صفحه 245

تعهد و التزامی که دانشمندان مکتب خلفا به درستی آنچه در کتابهای معروف به صحاح خود دارند، ایشان را بر آن داشته که بگویند حکم ازدواج موقت در شرع اسلام بارها و بارها نسخ شده است ! و در این مورد چه خوب گفته است ابن قیم : و چنین نسخی در شریعت اسلامی نه سابقه داشته و نه همانندش به وقوع پیوسته است (907)!

و در بیمایگی سخن ابن عربی و دست پاچگی او همین بس که گفته است : اما این موضوع ، آشکارا و با کمال وضوح و اطمینان در ناسخ و منسوخ احکام به اثبات رسیده و از شگفتیهای شریعت اسلامی اینکه این حکم دو بار نسخ شده است ...(908)!

علاوه بر آنچه گفتیم ، سرانجام ندانستیم چگونه حتی یکی از آن همه روایات ، با خبری که نقلش از عمر به تواتر رسیده است (909) درست در می آید؛ آنجا که گفته است : متعتان کانتا علی عهد رسول الله (ص ) انا انهی عنهما، متعه النساء و متعه الحج . و در برخی از روایات به جای انهی عنهما احرمهما آمده است ؟

و چگونه حتی یکی از آن همه روایات ، با این سخن جابر که درستیش به اثبات رسیده است درست می آید؛ آنجا که گفته است :

ما در زمان پیامبر خدا (ص ) و ابوبکر و عمر دست به ازدواج موقت می زدیم . و در برخی از روایت آمده است :...تا اینکه در اواخر حکومت عمر...، و در روایتی : در روزگار پیامبر خدا (ص ) و حکومت ابوبکر با مشتی خرما ازدواج موقت می کردیم ، تا

اینکه عمر به خاطر موضوع عمرو بن حریث آن را ممنوع اعلام کرد (910)!

و چگونه یکی از آن احادیث درست می تواند باشد، در صورتی که نه شخص عمر آنها را شنیده و نه کسی از صحابه و حتی تابعین تا دوران حکومت عبدالله زبیر، آنها را شنیده بود. و حتی یک نفر از مسلمانان هم در تمام مدت آن دوره ، علم و اطلاعی از آن همه روایات نداشته اند؟ حتی اگر یکی از آن همه احادیث حقیقت می داشت ، بی شک عمر آن را دستاویز خود قرار می داد و به آن استدلال می فرمود، و گردانندگان دستگاه خلافت نیز تا به روی کار آمدن حکمروایی فرزند زبیر از آن یاری می جستند و مخالفین خود را با آن محکوم می ساختند؛ در حالی که معارضین ایشان ، امثال ابن عباس و جابر و ابن مسعود و دیگران با استشهاد به سنت پیغمبر (ص ) و گواه گیری از یکدیگر، به جبهه گیری در مقابل ایشان پرداخته ، حقیقت مطلب را از اسماء دختر ابوبکر و مادر عبدالله زبیر می پرسیدند. و علی (ع ) و ابن عباس نیز آشکارا می گفتند که اگر عمر آن را نهی نکرده بود، بجز فرد پلید بخت برگشته مرتکب زنا نمی شد. و هیچکس هم نمی گفت که پیامبر خدا (ص ) ازدواج موقت را نهی کرده است .

آری تمام آن احادیث از روی حسن نیت و به منظور تاءیید موضع دومین خلیفه مسلمانان ، عمر بن خطاب ، و بستن دهان مردمان و جلوگیری از خرده گیریها و ایرادهای ایشان ساخته و پرداخته شده

اند! همان طور که احادیثی ساخته شد - البته با قصد و نیت خیر - که فرمان می داد که حج به افراد برگزار شده ، عمره تمتع بجا آورده نشود تا زبان طعن و خرده گیری را بر روی عمر ببندد. یا همانند احادیثی که باز هم با حسن نیت و قصد خیر و قربت در فضایل سوره های قرآن ساخته اند.

کتاب تقریب التقریب نواوی چنین آمده است