- سخن مترجم 1
- 1. قرآن 3
- دیدگاه دو مکتب درباره مصادر تشریعی اسلام 3
- 2 و 3. سنت و بدعت 5
- 4. فقه 8
- 5. اجتهاد 12
- بخش اول : نظر دو مکتب درباره قرآن کریم 15
- اهتمام پیامبر (ص ) و اصحابه به گردآوری قرآن و تدوین آن 15
- غوغای ساختگی درباره مصحف فاطمه (ع ) 18
- بخش دوم : دو مکتب ، و سنت پیامبر (ص ) 20
- 1. نظر دو مکتب درباره راویان حدیث 20
- 2. پایگاه دو مکتب در انتشار احادیث پیغمبر در قرناول هجری 21
- در روزگار خلافت ابوبکر و عمر 23
- 3. جلوگیری از نوشتن سنت پیغمبر تا آخر قرناول 23
- سرگذشت حدیث در روزگار عثمان 26
- سرگذشت حدیث در روزگار معاویه 28
- گشوده شدن در به روی اسرائیلیات ! 29
- سرگذشت حدیث در عصر عمر بن عبدالعزیز 32
- چگونگی پیدایش احادیث متناقض 33
- بخش سوم : فقه و اجتهاد از دیدگاه دو مکتب 38
- مفهوم فقه و اجتهاد 38
- 1. دگرگونی مفهوم اجتهاد در مکتب خلفا 39
- 2. نامگذاری اجتهاد 41
- الف - خاتم پیامبران ، و سید رسولان (ص ) 43
- 3. مجتهدین مکتب خلفا در قرن اول و مواد اجتهاد آن 43
- ج - صحابی مجتهد، خالد بن ولید 44
- ب - خلیفه اول ، ابوبکر 44
- د - خلیفه دوم ، عمر بن خطاب 44
- ه - خلیفه سوم ، عثمان 45
- اشاره 45
- ح - وزیر و یاور معاویه ، عمرو بن عاص 47
- ز - معاویه مجتهد، فرزند ابوسفیان 47
- و - ام المؤ منین عایشه ، بانوی مجتهده 47
- ط - ابوالغادیه ، قاتلعمار یاسر 49
- ی - گروه مجتهدین 49
- ک - مجتهد متاءول ، ابن ملجم ، قاتل علی (ع ) 51
- ل - خلیفه و امام ، یزید بن معاویه 51
- 4. موارد اجتهاد این مجتهدین 52
- الف - رسول خدا (ص ) 52
- ب - موارد اجتهاد ابوبکر 54
- یکی از موارد اجتهاد ابوبکر 54
- ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه می نویسد 58
- ج - اجتهادهای خلیفه عمر 62
- 1.زکات 65
- موارد اجتهاد ابوبکر و عمر 65
- 5. اجتهاد ابوبکر و عمر در مساءله خمس 65
- 2. صدقه 66
- 3.الفی ء 68
- 4.الصفی 69
- 5.انفال 72
- 6. غنیمت و مغنم 73
- ب ) در سیره 74
- معنا و مدلول لفظ غنیمت و مغنم 74
- الف ) در حدیث 74
- توضیح 76
- فشرده آنچه گذشت 76
- رسول خدا(ص ) عثمان را در جنگ بدر شرکت نداد 79
- اول : در عصر جاهلیت 83
- 7.خمس 83
- خمس در لغت 83
- دوم : در عصر اسلامی 84
- در عصر اسلامی 84
- خمس ، در نامه ها و پیمان نامه ها پیامبر خدا(ص ) 89
- موارد مصرف خمس در قرآن و سنت 96
- جایگاه خمس در مکتب اهل بیت (ع ) 100
- میراث پیغمبر (ص ) و شکایت فاطمه 107
- املاک پیامبر خدا(ص ) و چگونگی تملک آنها 109
- میراث پیغمبر(ص ) و شکایت فاطمه (س ) 115
- تصرف خلفا در خمس و میراث پیغمبر و فدک 132
- قسمت اول 149
- قسمت دوم 153
- 6. اجتهاد عمر در متعتین 165
- توضیح 165
- متعه حج 166
- الف . متعه حج 166
- سنت پیامبر خدا (ص ) در عمره 168
- متعه الحج (عمره تمتع ) در قرآن 169
- تمتع در حج در سنت پیغمبر (ص ) 170
- چگونگی برخورد صحابه با حکم عمره تمتع 173
- عایشه و قضای عمره تمتع 176
- عمره تمتع در روزگار ابوبکر 177
- عمره تمتع در روزگار عمر بن خطاب 178
- عمره تمتع در روزگار خلافت عثمان 182
- عمره تمتع در خلافت امیرالمؤ منین (ع ) 186
- عمره تمتع در خلاف معاویه 187
- توضیح 191
- عمره تمتع در زمان حکومت عبدالله بن زبیر 191
- دلایل ابن عباس و ابن زبیر درباره عمره تمتع 192
- دلایل عروه بن زبیر (720) و ابن عباس 193
- جلوگیری عروه بن زبیر از عمره تمتع 194
- یادداشتی بر این حدیث 195
- احادیثی که به خاطر توجیه دیدگاه خلفا ساخته شده اند. للّه 198
- اشاره 198
- نارساییهای احادیث یاد شده 200
- بیهقی در این مورد می گوید 204
- ریشه اختلاف و چاره آن 207
- حدیث پیروی از خلفای راشدین ! 207
- ایرادهای وارد بر حدیث پیروی از خلفای راشدین 208
- فشرده آنچه گذشت 209
- ب . ازدواج موقت (متعه النساء) 215
- ازدواج موقت 216
- ازدواج موقت در مصادر مکتب خلفا 216
- ازدواج موقت در فقه مکتب اهل بیت (ع ) 217
- ازدواج موقت در کتاب خدا 218
- ازدواج موقت در سنت پیامبر 220
- چرا عمر ازدواج موقت را تحریم کرد؟! 221
- ازدواج موقت بعد از دوران عمر 225
- توضیح 226
- بین ابن عباس و عبدالله بن عمر 231
- ایرادی که بر این حدیث وارد است 236
- حدیث دوم 239
- ابن حجر در شرح این حدیث در باب غزوه خیبر می نویسد 241
- کتاب تقریب التقریب نواوی چنین آمده است 245
- ازدواج موقت در سنت 250
- ازدواج موقت در قرآن 250
- 7. اجتهاد در قرن دوم به بعد، استنباط احکام ازعمل صحابه 253
- حقیقت اجتهاد 253
- 1. حدیث معاذ 254
- مهمترین دلایل مکتب خلفا بر صحت اجتهاد 254
- 2. حدیث عمرو عاص 255
- توضیح 255
- نامه عمر به ابوموسی 255
- انتقاد ما در مساله اجتهاد 256
- استخراج قواعد از عمل صحابه 257
- پیشوای حنفی و عمل به رای 262
- ائمه اهل بیت (ع ) در بیان احکام ، به راءی شخصی اعتمادی ندارند 268
- توضیح 268
- بخش چهارم : قرآن و سنت ، مصادر تشریع در مکتب اهل بیت (ع ) 268
- سند احادیث ائمه اهل بیت (ع ) 269
- در احادیثی که گذشت ، ائمه اهل بیت (ع ) تصریح کرده اند 270
- ائمه اهل بیت (ع ) علوم خود را به ارث برده اند 270
- ائمه (ع ) احادیث خود را به پیامبر (ص ) نسبت می دهند 270
- فرمان پیامبر (ص ) به علی (ع ) مبنی بر نگارش برای دیگر ائمه (ع ) 273
- نام کتاب علی (ع ) در احکام 276
- کتاب جفر و مصحف فاطمه (س ) 279
- گنجینه های مواریث ائمه (علیهم السلام ) 282
- در کافی و بصائر الدرجات از حسین بن ابی العلاءآمده است 282
- شرح و تفسیر این حدیث 284
- مواریث امامت و امام سجاد (ع ) 286
- مواریث امامت و امام باقر (ع ) 287
- مواریث امامت و امام صادق (ع ) 287
- مواریث امامت و امام رضا (ع ) 288
- مواریث امامت و امام موسی کاظم (ع ) 288
- مراجعه ائمه (ع ) به مواریث خود از کتابها 289
- پخش اخبار امام درباره سرانجام فرزندان امام حسن (ع ) 292
- پایان قیام دو برادر 292
- اشتشهاد امام رضا (ع ) به جفر 293
- گواهان سمت راست عهدنامه 296
- جفر و جامعه در مکتب خلفا 297
- مراجعه امامان (ع ) به کتاب جامعه 300
- اصحاب ائمه که کتاب علی (ع ) را دیده اند 301
- از ابوبصیر آمده است 301
- وایت اول 306
- اشاره 311
- درد دل علی (ع ) از تغییر سنت پیغمبر (ص ) 311
- شکایت امام 314
- بخش پنجم : فشرده بحثهای دو مکتب درباره مدارک شریعت اسلامی 318
- توضیح 318
- نمونه های از اجتهاد خلفا در مقابل نص کتاب و سنت 320
- روایت احادیث به خاطر توجیه کار خلفا 323
- راه توحید کلمه مسلمانان 325
- نظر برخی از دانشمندان درباره کتاب حاضر 326
- پیام برای تجدید حیات اسلامی و اتحاد مسلمانان 329
- 1 تا70 330
- پاورقی 330
- 71 تا 102 338
- 119 تا 170 345
- 171 تا 231 351
- 232 تا 297 358
- 298 تا 358 365
- 359 تا 412 372
- 413 تا480 378
- 481 تا 564 386
- 565 تا 622 395
- 623 تا 677 402
- 678 تا 733 408
- 734 تا 795 415
- 796 تا 870 422
- 871 تا 953 430
- 954 تا 1024 440
- 1025 تا 1103 448
- 1104 تا 1175 456
- 1176 تا 1246 464
- 1247 تا 1300 472
از شهادت امام حسین (ع ) در کربلا، در مکه با اعلام استقلال ، علم مخالفت با یزید را برافراشت و ادعای خلافت کرد، تا اینکه سرانجام حجاج در سال 73 هجری با تصرف مکه او را به قتل رسانید. اصحاب صحاح 33 حدیث از او روایت کرده اند. شرح حالش در اسدالغابه ، و داستان جمل در کتاب نقش عایشه ، و جوامع السیره ص 281 آمده است .
70- ابو عبدالرحمن معاویه بن ابی سفیان ، قریشی و اموی است . معاویه پس از فتح مکه به دست رسول خدا (ص ) ناگزیر از پذیرش اسلام شد، و پس از مرگ برادرش از بیماری همه گیر عمواس به سال 18 هجری حکومت شام را در دست گرفت و عمر نیز حکومت
71 تا 102
او را تایید کرد. معاویه تا کشته شدن عثمان همچنان حاکم بر شام بود، ولی زیر بار خلافت امیرالمؤ منین (ع ) نرفت و در سال 36 در صفین به جنگ با حضرتش برخاست و چون چیزی نمانده بود که شکست بخورد، به یاری عمرو عاص دست به نیرنگ زد و با برافراشتن قرآن بر سر نیزه ها پیشنهاد حکمیت قرآن را نمود. و سرانجام عمرو عاص ، نماینده معاویه ، ابوموسی اشعری ، نماینده متمردین سپاه امام را فریب داد. معاویه پس از صلح امام حسن (ع ) با او در سال 41 رسما خود را خلیفه خواند و در سال 60 هجری از دنیا رفت . اصحاب صحاح 163 حدیث از او آورده اند. به نقش عایشه جلد سوم و جوامع السیره ص 277 مراجعه نمایید.
71- ابو عبدالله ، عمرو
بن العاص قرشی سهمی ، مادرش نابغه از زنان روسپس سرشناس جاهلیت بوده است . عمرو عاص در جنگ خیبر اسلام آورد و در زمان عمر، مصر را فتح کرد و حکومت آنجا را به دست گرفت و چون عثمان او را از آنجا برداشت ، از دشمنان سرسخت او گردید و پس از کشته شدن عثمان ، با شرط گرفتن حکومت مصر با معاویه همراه شد و در جنگ صفین شرکت کرد و در مساءله تحکیم ، ابوموسی را فریب داد و سپس به مصر رفت و محمد بن ابی بکر را بکشت و حکومت آنجا را به دست گرفت و در سال 40 هجری درگذشت . اصحاب صحاح 39 حدیث از او آورده اند. نقش عایشه ص 280 و جوامع السیره را مطالعه نمایید.
72- ذوالخیصره ، حرقوص تمیمی ، روزی رسول خدا (ص ) مالی را قسمت می فرمود، او گفت ای رسول خدا عدالت را رعایت کن ! و پیغمبر فرمود: وای بر تو، اگر من عدالت را رعایت نکنم ، چه کسی آن را رعایت می کند. آنگاه آن حضرت از خروج و کشته شدندش خبر داد. ذوالخصیره در جنگ نهروان به همراه خوارج کشته شد. علی در میان کشته شدگان به جستجویش برخاست و او را همچنان که رسول خدا (ص ) فرموده بود کشته یافت . اسدالغابه .
73- عبدالله بن وهب راسبی سبائی ، خوارج در سال 37 با او به عنوان خلیفه بیعت کردند. عبدالله در جنگ نهروان کشته شد. کتاب عبدالله بن سبا، ج 2، ص 235-236.
74- در صورتی که از همینها روایاتی در فضایل و مناقب
علی (ع ) روایت شده ، و همین بس که دشمن به فضل و مقامش اقرار و اعتراف دارد.