دو مکتب در اسلام جلد دوم صفحه 43

صفحه 43

ابن حجر در کتاب فتح الباری در شرح بر صحیح بخاری ، در باب ما جاء فی المتاءولین می نویسد:

هر کس مسلمانی را کافر بشمارد و نسبت کفر به او بدهد، باید دید که اگر تکفیر او بدون تاءویل توجیه صورت گرفته ، تکفیر کننده مستحق سرزنش بوده ، چه بسا که خودش کافر است ؛ ولی اگر با تاءویل توجیه همراه بوده لکن توجیه او موجه نباشد، مستوجب سرزنش و ملامت است ، اما به حد کفر

نرسیده است ؛ بکله باید خطایش را به او گوشزد کرده ، گوشمالی لازم هم به او داد؛ ولی بنا به راءی جمهور فقیهان چون مورد اول نخواهد بود. اما اگر تکفیرش با تاءویل و توجیه موجه و جایز همراه باشد، مستوجب توبیخ و سرزنش نبوده ، بلکه حجت برایش می آورند تا به راه درست و صواب باز آید.

دانشمندان گفته اند: هر تاءویل کننده ای به خاطر تاویل و توجیه خود معذور است و اگر تاءویل توجیه او در زبان عرب جایز باشد، گناهی را مرتکب نشده و اینگونه تاءویل و توجیه جایگاه علمی دارد(163).

و بدین سان مفهوم تاءویل را جا به جا کردند تا این اواخر که موارد تاءویل را در عرف خود اجتهادنام نهادند. اینک ما در مقام بحث و بررسی درباره مجتهدین قرن اول اسلام و موارد اجتهاد ایشان می باشیŠ.

3. مجتهدین مکتب خلفا در قرن اول و مواد اجتهاد آن

الف - خاتم پیامبران ، و سید رسولان (ص )

ابن ابی الحدید معتزلی در مقام اعتذار از سرپیچی ابوبکر و عمر از فرمان رسول خدا(ص ) و نرفتنشان با سپاه اسامه می گوید: پیامبر خدا(ص ) سپاهیانی را که به اطراف گسیل می داشت ، با اجتهاد خودش بود و نه وحی الهی که سرپیچی از آن حرام باشد!(164) آنگاه به دنبال آن از اجتهاد پیغمبر در این قضیه بتفصیل سخن گفته است .

در بحث درباره اجتهاد عمر، مورد دیگری وجود دارد که حکم رسول خدا(ص ) را اجتهاد گفته اند، و ما در آنجا دلیل ایشان را درباره اجتهاد پیغمبر بتفصیل آورده ، نظر خود را نیز - به خواست خدا - در همین زمینه خواهیم آورد.

این است که در اینجا، بر خلاف دیدگاه مکتب امامیه که اجتهاد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه