دو مکتب در اسلام جلد سوم صفحه 126

صفحه 126

با عقب نشینی شمر، کوفیان چون دریایی بر سر آنان چند رزمنده امام هجوم آوردند و تک تک یاران حضرتش را به شهادت رسانیدند. هر گاه مردی از یاران امام به خاک می افتااد، در شمار آنان آشکارا اثر می گذاشت ، ولی هر قدر

که از سپاهیان عمر سعد کشته می شد، به علت کثرت نفراتشان ، اصلا معلوم نمی گردید.

نماز خوف در برابر تیر و شمشیر

چون ابوثمامه (عمرو بن عبدالله صائدی ) چنان دید، رو به امام حسین (ع ) کرد و گفت : یا ابا عبدالله ! فدای تو گردم ، می بینم که این مردم لحظه به لحظه به تو نزدیک و نزدیکتر می شوند و به خدا سوگند که تو کشته نمی شوی ، مگر وقتی که من به خواست خدا در یاری تو کشته شده باشم و من دوست دارم که این دم آخر، نماز ظهر را که هنگام ادای آن رسیده با تو به جای آورده باشم . امام سربلند کرد و گفت :

نماز را به یاد آوری ، خداوند تو را از نمازگزاران و تسبیح گویان محسوب گرداند. آری ، اول وقت ادای آن است . از این مردم بخواه تا به اندازه آن دست از جنگ بدارند.

در این هنگام حصین بن تمیم بانگ برداشت : نماز شما پذیرفته درگاه الهی نیست ! حبیب بن مظاهر به وی گفت : ای درازگوش ! چنان پنداری که نماز خانواده پیغمبر خدا (ص ) پذیرفته نیست ، ولی از تو چهارپا پذیرفته است ؟

به سبب این پاسخ ، حصین به آنها حمله برد و حبیب بن مظاهر به مقابله اش پرداخت و شمشیری بر پیشانی اسبش فرود آورد که آن حیوان روی دو پای خود بلند شد و حصین از پشت آن بر زمین افتاد و یارانش در رسیدند و او را نجات دادند.

شهادت حبیب بن مظاهر

حبیب بن مظاهر به سپاه کوفیان حمله برد و چنین خواند.

اقسم لو کنا لکم اعدادا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه