دو مکتب در اسلام جلد سوم صفحه 191

صفحه 191

در

کتاب فتوح اعثم و مقتل خوارزمی و دیگر مصادر آمده است : سپاهیان عمر سعد، حرم پیغمبر (فرزندان آن حضرت ) را از کربلا به نام اسیر به بند کشیده و کوچ دادند و رو به جانب کوفه نهادند. هنگامی که قافله اسیران به کوفه رسید، مردم کوفه به تماشای آنها بیرون شدند و بر احوال و موقعیت آنان رقت آورده ، سخت به گریه درآمدند و صدا به گریه و زاری بلند کردند.

علی بن الحسین که سخت بیمار و در غل و زنجیر محکم بسته شده بود، و بیماری او را از پای درآورده بر تن جز رمقی برایش باقی نمانده بود. چون بی تابی و گریه کوفیان را مشاهده کرد، فرمود: اینان که این چنین بر مصیبت ما می گریند و فریاد می زنند، پس کشندگان ما چه کسانی می باشند؟!

در همین احوال زنی از کوفیان از فراز بامی خطاب به قافله اسیران فریاد برآورد: شما اسیران از کدام خانواده می باشید؟ پاسخ دادند: ما اسیران آل محمدیم ! با شنیدن این پاسخ ، زن مزبور از بام فرود آمد و مقداری پوشاک و لباسهای زنانه و مقنعه و روسری فراهم کرد و به بانوان حرم رسول تقدیم داشت . (230)

سخنرانی زینب (س ) در میان کوفیان

ابن اعثم در تاریخ خود از قول بشیر بن حذیم اسدی آورده است :

زینب (دختر علی ) را آن روز دیدم ، و تا آن روز هیچ بانوی پرده نشینی را در سخنوری چون او ندیده بودم . گویی او با زبان امیرالمؤ منین علی بن ابی طالب (ع ) سخن می گفت و کلام امام بود که از دهان وی بیرون

می آمد.

او در آغاز به دست خود به مردم فرمان داد تا خاموش شوند. با اشاره وی ، نفس در سینه ها شکست و زنگهای گردن چارپایان از صدا باز ایستاد. پس لب به سخن گشود و گفت :

خدای را سپاس می گزارم و بر پدرم محمد، پیامبر خدا، و خاندان پاک و برگزیده اش ، که آل الله هستند، درود می فرستم . و بعد:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه