دو مکتب در اسلام جلد سوم صفحه 261

صفحه 261

در تاریخ ابن کثیر پس از این مطلب چنین آمده است : با این سخن

، شامیان به رجزخوانی پرداختند و در حین سنگ پرانی خود می گفتند: خطاره مثل الفنیق المزید، نرمی بها اعواد هذا المسجد! ناگهان آذرخشی فرود آمد و منجنیق ایشان را بسوزانید. با این پیشامد شامیان دست از سنگ پرانی و محاصره بداشتند و ناگزیر حجاج به سخنرانی برخاست و گفت : وای بر شما! مگر نمی دانید که آتش آسمانی پیش از ما نیز فرود می آمده و قربانی را اگر مورد قبول خداوند واقع می شده ، می سوزانیده است ؟ اینک اگر این کار شما (سنگ باران کعبه ) مورد رضایت و قبول خداوند نبود، آتش از آسمان نمی آمد و منجنیق شما را نمی سوزانید! (324)

در فتوح اعثم آمده است که حجاج فرمان داد تا یارانش از همه جانب ، از ناحیه ذی طوی و پایین مکه و ناحیه ابطح پراکنده شده پیش بروند و دایره محاصره را بر این زبیر و یارانش تنگ تر کنند.

از این طرف هم منجنیقها نصب کرده ، بیت الله الحرام را زیر ضربات سنگ باران خود گرفتند. رجز می خواندند و اشعار می سرودند و سنگهای بزرگ ، مانند باران ، در مسجد الحرام فرو می افتاد، و ماءموران منجنیقها اگر ساعتی استراحت می کردند و دست از سنگ پرانی بر می داشتند، حجاج به ایشان پیغام می فرستاد و دشنامشان می داد و به مرگ تهدیدشان می کرد، اما برخی از ایشان نیز چنین می سرودند:

لعمر ابی الحجاج لو خفت ما اءری

من الامر ما اءمست تعذلنی نفسی (325)

شادمانی حجاج در آتش گرفتن کعبه

راوی می گوید: حجاج و یارانش همچنان به سنگ باران خانه خدا ادامه دادند تا آنکه سراسر

دیوار کشیده برگرد زمزم فرو ریخت و همه اطراف و جوانب کعبه در هم شکست . در اینجا بود که حجاج به ماءموران خود فرمان داد تا گلوله های آتشین بر کعبه ببارند که پیراهن آن پاک بسوخت و خاکستر شد. حجاج خود ایستاده بود و سوخته شدن کعبه را تماشا می کرد. پس چنین می سرود:

اما تراها ساطعا غبارها

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه