- سخن مترجم 1
- نخستین گفتار: قیام امام حسین(ع) علیه انحرافاتی که بر اثراجتهاد وعمل به راءی در سنت پیغمبر(ص) پدیدآمده بود 4
- توضیح 4
- بخش اول : اوضاع مسلمانان پیش از قیام حسینی 4
- دو دستگی امت 7
- نتیجه کوششهای معاویه 9
- امام از بیعت با یزید سر باز می زند 10
- یزید در آیینه رفتار و گفتارش 11
- قسمت اول 11
- قسمت دوم 17
- 1. خبر راءس الجالوت 24
- مقدمه 24
- بخش دوم : خبر از رویداد کربلا پیش از وقوع آن 24
- 2. خبر کعب 25
- 4. حدیث ام الفضل 26
- 3. حدیث اسماء بنت عمیس 26
- 5 . و در مقتل خوارزمی آمده است 28
- 6. روایت زینب دختر جحش 29
- 7. حدیث انس بن مالک 29
- 9. روایات ام سلمه 30
- 8 . حدیث ابوامامه 30
- 10. روایات عایشه 33
- 11. روایت معاذ بن جبل 35
- 12. روایت سعید بن جمهان 35
- 14. روایات امیرالمؤ منین علی (ع ) 36
- 13. روایات ابن عباس 36
- قسمت اول 36
- قسمت دوم 39
- 15. روایت انس بن حارث و شهادتش 43
- 16. مردی از بنی اسد 44
- حسین (ع ) و بیعت با یزید! 45
- وصیتنامه امام حسین (ع ) (91) 50
- حرکت امام به سوی مکه 51
- توضیح 54
- بخش سوم : ماءموریت مسلم بن عقیل به کوفه 54
- امام آماده عزیمت به عراق می شود 58
- حسین (ع ) و ابن عباس 59
- نامه امام (ع ) به بنی هاشم 59
- امام با برادرش محمد بن حنفیه 60
- جلوگیری از حرکت امام 60
- عبدالله بن جعفر و نامه فرماندار 61
- نامه ای از عمره ، دختر عبدالرحمان 62
- حرکت به سوی عراق 63
- حسین (ع ) و فرزند عمر 63
- سخنرانی امام 63
- فرمانهای یزید! 64
- دیدار امام با فرزدق شاعر 65
- دیدارهای میان راه 65
- چه کسی باور داشت حسین (ع ) کشته نمی شود! 66
- دیدار امام (ع ) با عبدالله بن مطیع 66
- امام و خبر کشته شدن مسلم و هانی 67
- دیدار با پیامگزاران ابن اشعث و ابن سعد 68
- امام (ع ) همراهان را از کشته شدن مسلم آگاه می کند 68
- دیدار با مردی از قبیله بنی عکرمه 69
- برخورد امام حسین (ع ) با حر و سپاهیانش 70
- بیم دهنده ای دیگر 70
- سخنرانی امام در میان سپاهیان 73
- خطبه ای دیگر از آن حضرت 74
- رسیدن یارانی از کوفه 75
- بار دیگر آب اضافی 78
- بخش چهارم : ورود خاندان پیغمبر (ص ) به سرزمین کربلا 79
- سرزمین کربلا 79
- ابو مخنف می گوید 79
- عمر سعد به کربلا وارد می شود! 81
- ابن سعد علت آمدن امام را جویا می شود 82
- گزارش عمر سعد به ابن زیاد 83
- ابن زیاد بسیج عمومی می دهد! 84
- آب را به روی فرزندان پیغمبر می بندند! 86
- جنگ بر سر آب 87
- اتمام حجت امام پیش از آغاز جنگ 88
- ممانعت ابن زیاد از بازگشت امام (ع ) 90
- شمر برای عباس و برادرانش امان نامه می گیرد! 91
- پیشروی سپاه عمر سعد به سوی خیام حسینی 92
- شام عاشورا 92
- مهلت خواستن حسین (ع ) از یزیدیان 93
- پاسخ یاران و بستگان امام 95
- سخنرانی امام (ع ) در شب عاشورا 95
- ضحاک مشرقی و شرط او! 96
- امام خواهرش را به شکیبایی فرمان دهد 97
- شام عاشورا و خاطره ضحاک شرقی 99
- توضیح 101
- بخش پنجم : روز عاشورا 101
- شادمانی یاران حسین (ع ) به خاطر شهادت 102
- دعای امام حسین (ع ) در روز عاشورا 102
- نخستین سخنرانی امام 103
- یاوه سراییهای شمر 105
- سخن زهیر بن قین با سپاهیان 106
- به خود آمدن و توبه حر 107
- دومین سخنرانی امام (ع ) 109
- اندرز حر به کوفیان 109
- نفرین امام درباره ابن حوزه 112
- یورش سپاهیان خلافت به اردوگاه امام 113
- طبری از قول حمید بن مسلم در تاریخ خود می نویسد 113
- حمله جناح راست سپاهیان ابن سعد و درخواست کمک 115
- حمله جناح راست عمر و شهادت مسلم بن عوسجه 117
- حمله جناح چپ عمر و شهادت کلبی و همسرش 117
- در خیل شهیدان 118
- تیرانداز ماهر امام (ع ) 118
- چهار شهید همراه در یک جا 119
- شهادت بریر 120
- عمرو بن قرظه انصاری 124
- جنگ حر با یزید بن سفیان 124
- به آتش کشیدن خیمه های امام توسط ابن سعد 125
- شهادت حبیب بن مظاهر 126
- نماز خوف در برابر تیر و شمشیر 126
- شهادت سعید حنفی 130
- شهادت زهیر بن قین 131
- شهادت نافع بن هلال جملی 132
- دو نوخاسته جابری و حنظله 136
- دو رزمنده غفاری 136
- عابس بن ابی شبیب و شوذب 137
- فرار ضحاک مشرقی 139
- 1. عمرو بن خالد 140
- شهدایی دیگر 140
- 2. سعد بن حنظله 141
- 3. عبدالرحمان بن عبدالله یزنی 142
- 4. قره بن ابی قره 143
- 5. عمرو بن مطاع 144
- 6. چون غلام ابوذر 145
- 7. انیس بن معقل 147
- 8 . حجاج بن مسروق 147
- 9. جناده بن حرث 148
- 10. عمرو بن جناده 149
- 11. نوجوانی یتیم 151
- اشاره 153
- نخستین شهید از خانواده پیغمبر 153
- بخش ششم : شهدا از عترت پیامبر خدا (ص ) 153
- خیل شهیدان هاشمی 158
- شهادت عبدالله بن مسلم بن عقیل 158
- شهادت جعفر بن عقیل 159
- شهادت عبدالرحمان بن عقیل 160
- شهادت عون بن عبدالله بن جعفر 161
- شهادت محمد بن عبدالله بن جعفر 161
- شهادت فرزندان امام مجتبی (ع ) 162
- 1. عبدالله حسن 162
- 2. شهادت قاسم بن الحسن 163
- شهادت برادران امام (209) 164
- 1 - شهادت کودک شیرخوار امام حسین (ع ) 173
- به شهادت رساندن کودکان از خاندان پیغمبر (ص ) 173
- 2 - شهادت کودکی دیگر از امام 174
- 3 - شهادت کودکی وحشت زده 175
- 4 - شهادت کودکی دیگر از امام حسین (ع ) 176
- آخرین شهید 181
- کشنده حسین جایزه می خواهد! 182
- نجات یافتن عقبه و اسیر شدن مرقع 183
- اسب تاختن بر کشته فرزند زهرا (ع ) 183
- عزاداران بر امام حسین (ع ) در مدینه 183
- بخش هفتم : رویدادهای پس از شهادت امام (ع ) 186
- توضیح 186
- سرهای شهدا در میان افراد سپاه خلافت 187
- سپاه خلافت حرم پیامبر را به اسیری به کوفه می برد! 190
- سخنرانی زینب (س ) در میان کوفیان 191
- سخنرانی فاطمه صغری 193
- سخنرانی ام کلثوم 194
- خانواده پیغمبر در پیشگاه فرزند مرجانه ! 196
- سر امام را در کوچه های کوفه می گردانند! 200
- آگاه شدن مردم مدینه از کشته شدن امام 201
- آگاه شدن یزید از کشته شدن فرزند پیغمبر (ص ) 203
- به خاک سپردن اجساد مطهر خاندان پیامبر 203
- سر بریده فرزند پیغمبر پیشاروی خلیفه مسلمین ! 204
- خلیفه و پایتختش آماده پذیرش آل پیامبر می شوند! 204
- اسرای اهل بیت را به نزد یزید می فرستند 204
- اظهار شادمانی در پایتخت خلافت اسلامی ! 205
- ورود اهل بیت پیغمبر به پایتخت خلافت اسلامی 207
- واردکردن خانواده پیغمبر (ص ) به دربار خلافت 209
- سخنانی که بین امام سجاد (ع ) و یزید رد و بدل شد 211
- پرخاش دانشمند یهودی بر یزید 212
- مرد شامی عترت پیغمبر را به کنیزی می خواهد! 213
- سر فرزند پیغمبر پیشاروی خلیفه مسلمین 214
- خلیفه مسلمانان و ابیات ابن زبعری 216
- سخنرانی زینب نوه پیامبر خدا (ص ) در مجلس خلافت 218
- سر سبط پیامبر به مدینه پیغمبر فرستاده می شود 221
- اظهار شگفتی و ناباوری همسر خلیفه 221
- سخنرانی امام سجاد (ع ) در مسجد دمشق 223
- سوگواری در پایتخت خلیفه 225
- بازگردانیدن ذراری پیغمبر (ص ) به مدینه جدشان 226
- عزاداری در بیرون شهر مدینه 227
- رسیدن خانواده پیغمبر به سرزمین کربلا 227
- پس از ورود کاروانیان اهل بیت به مدینه 229
- چهل سال سوگواری امام سجاد (ع ) 229
- دستگاه خلافت پس از شهادت حسین (ع ) 231
- منظور ما از نگارش این مقتل 235
- بخش هشتم : قیام مردم مکه و مدینه 235
- فرستادگان یزید و عبدالله زبیر 237
- نمایندگان مردم مدینه در خدمت یزید 239
- قیام مردم مدینه و بیعتشان با عبدالله بن حنظله 240
- قیام صحابه و تابعین 240
- نوامیس بنی امیه در پناه امام سجاد (ع ) 241
- استمداد بنی امیه از یزید 242
- سفارشهای خلیفه به فرمانده سپاه 243
- شعر خلیفه مسلمانان 244
- سپاهیان خلافت در راه مکه و مدینه 246
- سپاهیان خلافت حرم پیغمبر را غارت می کنند 248
- بیعت بر اساس بندگی خلیفه ! 249
- سرهای بریده در پیشکاه خلیفه یزید! 250
- سفارشهای فرماندهی نیرو به جانشین خود به هنگام مرگ 253
- سپاهیان خلیفه کعبه را آتش می زنند 254
- بار دیگر، حجاج کعبه را سنگ باران می کند 257
- به آتش کشیده شدن کعبه و نزول صاعقه 260
- شادمانی حجاج در آتش گرفتن کعبه 261
- پایان کار عبدالله زبیر 262
- حجاج بر گردن اصحاب پیغمبر (ص ) مهر بردگی می گذارد! 263
- پایان قیام مکه و مدینه و آغاز قیامهای دیگر 264
- انقلابیون خلافت را تضعیف ، و ائمه احکام اسلام را احیا کردند 264
- بخش اول : کوشش ائمه (ع ) در نشر سنت پیغمبر (ص ) 265
- دومین گفتار : نتیجه شهادت حضرت سیدالشهداء (ع ) 265
- نتیجه تمام آنچه گذشت 265
- ظریف بن ناصح و اصل او 266
- چگونگی برداشت نویسندگان از نوشته ها و اصول اصحاب 266
- اسناد کتاب دیات به روایت ظریف 268
- اسناد مجموعه اول 269
- چهره های نامبرده در این اسناد 271
- اسناد دیگر کتاب دیات که تنها به شخص ظریف می رسد 273
- زنجیره اسناد روایت کتاب دیات تا امام رضا (ع ) 275
- فشرده بحث 278
- اشاره 284
- آشنایی با راویان کتاب دیات 284
- 1. سند شیخ کلینی در کتاب کافی 285
- 2. سند شیخ طوسی 288
- 3 - سند شیخ طوسی تا حسن بن فضال ، و از او تا ظریف . 292
- زنجیره سند شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه 297
- تداخل و درهم شدن اسانید 303
- پیوستگی زنجیره اسناد بزرگان حدیث در مکتب اهل بیت (ع ) به ایشان 306
- پیوستگی بزرگان حدیث به ائمه اهل بیت (ع ) 309
- در شرح حال ظریف بن ناصح 309
- روش تعلیم در عصر کلینی به بعد 313
- شیخ طوسی پس از انتقال به نجف اشرف 314
- تاسیس حوزه علمیه نجف اشرف 314
- آنگاه در پایان اجاره نامه خود می نویسد 318
- بخش دوم : اشتباهاتی در پاره ای از کتابهای حدیث 321
- اشتباهاتی نسخه هائی از کتابهای حدیث 321
- اشاره 321
- 1 - حدیث هفتم و چهاردهم 322
- 2 - حدیث نهم 323
- 3 و 4 - احادیث شماره 17 و 18 از کتاب الحجه 324
- معیارهای دانشمندان برای شناخت حدیث 332
- ارزیابی کتابهای حدیث در مکتب خلفا 334
- بخش سوم : ارزیابی کتابهای حدیث در مکتب خلفاء 334
- توضیح 334
- ارزیابی کتابهای حدیث در مکتب اهل بیت (ع ) 336
- علمای مکتب اهل بیت در فقه و شناخت حدیث از گذشتگان پیروی نمی کند 337
- سخنی از گوینده ای مجهول 338
- ارزیابی احادیث کتب اربعه 338
- احادیث صحیح از دیدگاه فقهای مکتب اهل بیت 339
- امانت علمی از دیدگاه علمای مکتب اهل بیت 341
- پایان سخن و فشرده ای از دو گفتار 342
- اشاره 345
- خدا و پیامبرش ، حسین (ع ) را برای احیای دین آماده کرده بودند 345
- چگونه مسلمانان به خود آمدند؟ 345
- مسلمانان در عصر امام حسین (ع ) 349
- هدف امام حسین (ع ) و شعار و روش آن حضرت 351
- امام برای اتمام حجت ، دعوت کوفیان را پذیرفت 356
- امام (ع ) برای اتمام حجت به عراق رفت و نه سخنان فرزندان عقیل 357
- امام (ع ) در مدینه از بیعت با خلیفه سرباز زد 358
- حکمتی که امام (ع ) در قیامش به کار برد 358
- به این ترتیب 362
- در میان سپاهیان امام 369
- پیامد شهادت حضرت امام حسین (ع ) 379
- ائمه اهل بیت (ع ) مواریث نبوت را دست به دست می دهند 380
- امام سجاد، میراث نبوت را آشکارا به امام باقر (ع ) می سپارد 381
- فقها به نمایندگی از امام عهده دار تبلیغ هستند 384
- نظر خوانندگان کتاب 385
- 1 تا 39 387
- پاورقی 387
- 40 تا 97 392
- 98 تا 169 398
- 170 تا 250 407
- 251 تا 334 416
- 335 تا 417 425
- 418 تا 476 435
آنگاه مردی سوار بر اسبب و غرق آهن و پولاد را دیدند که کمانی بر دوش افکنده و از راه کوفه به پیش می تازد. دو سپاه به انتظار ورود این تازه وارد ایستادند.
سوار نزدیک شد و پیش آمد و به امام حسین (ع ) اعتنایی نکرد و یکراست به جانب حر رفت و وی را سلام گفت و نامه ای از ابن زیاد در دستش گذاشت . عبیدالله در این نامه به حر چنین دستور داده بود:
اما بعد، همین که فرستاده من به تو رسید و نامه مرا به تو ابلاغ کرد، در هر کجا که هستی بر حسین سخت بگیر و او را در بیابانی بی آب و گیاه ، که جانپناهی هم نداشته باشد، فرود آور.
من فرستاده خود را به دستور داده ام که از تو جدا نشود، تا اجرای اوامرم را از سوی تو به من اعلام کند. والسلام .
حر، با دریافت این نامه رو به
امام کرد و گفت :
این نامه امیر، عبیدالله زیاد، است که مرا فرمان داده تا در هر کجا که فرمانش به من می رسد بر شما سخت بگیرم و فرستاده اش را نیز مراقب من نموده و مقرر داشته است تا نتیجه را به وی گزارش دهد.
یزید بن زیاد مهاصر (ابوالشعثاء کندی ) از یاران امام ، فرستاده عبیدالله را شناخت . پس رو به او کرد و گفت : تو مالک بن النسیر هستی ؟ گفت : آری . یزید گفت : وای بر تو، این چه راهی است که در پیش گرفته ای ؟ او گفت : کاری است که در آن اجرای فرمان پیشوایم ، و وفای به بیعتم نهفته است ! ابوالشعثاء گفت : تو نافرمانی خدا را کرده ای و در فرمانبرداری از این پیشوا، خود را به هلاکت افکنده ، عار و ننگ را با آتش جهنم یکجا برای خود فراهم ساخته ای . خدای عزوجل فرموده است : و جعلنا منهم اءئمه یدعون الی النار و یوم القیامه لا ینصرون (156) امام تو چنین کسی است !
در این هنگام حر تصمیم گرفت که امام و یارانش را در همان جا، که نه آبی بود و نه آبادانی ، فرود آورد. اما آنها گفتند: لااقل موافقت کن که در آبادی نینوا و با غاضریه و یا شفیه فرود آییم . حر گفت : نه به خدا قسم . نمی توانم ، ابن زیاد این مرد را مراقب من فرستاده است ! زهیر بن القین رو به امام کرد و گفت : ای پسر پیامبر خدا! جنگیدن با این
سپاه ، ساده تر از جنگ با سپاهی است که در پی ایشان می رسد. چه ، به جان خودم سوگند که چنان سپاه عظیمی به جنگ ما خواهند آمد که ما از عهده آن بر نخواهیم آمد! امام فرمود: من جنگ را با آنها آغاز نمی کنم .