دو مکتب در اسلام جلد سوم صفحه 84

صفحه 84

بسم الله الرحمن الرحیم . اما بعد، من همین که در برابر حسین اردو زدم ، فرستاده خود را به نزد او اعزام کردم و پرسیدم چرا به اینجا آمده است ؟ او در پاسخم گفته است : مردم این شهر به من نامه ها نوشته و فرستاده هایشان به نزدم آمده ، از من خواسته اند که به کوفه درآیم و من هم چنین کرده ام . اینک اگر آمدنم را خوش ندارند و بر خلاف نامه ها و فرستادگانشان تغییر راءی داده اند، باز می گردم .

چون نامه عمر سعد را برای ابن زیاد خواندند گفت :

الان اذ علقت مخالبنا به

یرجو النجاه ولات حین مناص

یعنی اکنون که چنگالهای ما در او فرو رفته است ، راه خلاصی می جوید، ولی چنین راهی وجود ندارد!

و در پاسخ عمر سعد چنین نوشت :

بسم الله الرحمن الرحیم . اما

بعد، نامه ات به دستم رسید و از مضمون آن آگاهی یافتم . اینک با رسیدن این نامه ، به حسین پیشنهاد کن که او و همه یارانش با یزید بن معاویه بیعت کنند. پس اگر پذیرفت ، در آن هنگام نظر خودمان را به تو ابلاغ خواهیم کرد! والسلام .

چون این نامه به دست عمر سعد رسید، گفت : می دانستم که ابن زیاد راه آشتی و سلامت را نمی پیماید!

ابن زیاد بسیج عمومی می دهد!

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه