دو مکتب در اسلام جلد سوم صفحه 95

صفحه 95

سعد آمد و آن قدر به ما نزدیک شد که صدایش را کاملا می شنیدیم . او گفت : ما تا به صبح به شما مهلت می دهیم ! اگر تسلیم شدید، شما را به نزد امیرمان ، عبیدالله زیاد، خواهیم برد، ولی اگر خودداری کردید، در آن وقت دست از شما برنخواهیم داشت !

سخنرانی امام (ع ) در شب عاشورا

طبری از قول امام زین العابدین (ع ) آورده است : پس از بازگشت عمر سعد و سپاهیانش به اردوگاه خود، امام یارانش را نزدیکیهای غروب آفتاب بگرد خویش فرا خواند و من ، که در آن هنگام بیمار و بستری بودم ، نزدیک شدم تا سخنان او را بشنوم . پس از اینکه همگی آنها جمع شدند، شنیدم پدرم با اصحاب خود می گفت : خدای تبارک و تعالی را به نیکوترین وجهی می ستایم و او را در فراخی نعمت و تنگی و سختی سپاس می گویم .

بارخدایا! از اینکه ما را به تشریف نبوت گرامی داشته و به رموز قرآن آشنا فرموده ای و در دین کاملا دانا و بصیر کرده ای و گوشی شنوا و چشمی بینا و دلی دانا به ما ارزانی داشته ، و از زمره مشرکانمان قرار نداده ای ، تو را سپاس می گویم .

اما بعد، من نه یارانی باوفاتر از یاران خود می شناسم ، و نه اهل بیتی پاکتر و باصفاتر و خونگرمتر از اهل بیت خود. پس خداوند همگی شما را از من پاداش خیر دهاد.

اکنون این را بدانید که من تا به امروز نسبت به دشمنان خود گمانی دیگر داشتم ، اما اکنون که چنان نشده ،

همه شما آزادید که بازگردید که من بیعت خود را از شما برداشتم . اینک که شب فرا رسیده و پرده خود را بر شما افکنده است ، از تاریکی آن سود جویید و در این حرکت ، هر یک از شما دست در دست یکی از مردان من گذارده ، به شهر و دیار خودتان روی آورید و پراکنده شوید تا آنگاه که خداوند گشایشی عنایت کند. زیرا این مردم تنها مرا می خواهند و هنگامی که بر من دست یافتند، از تعقیب دیگران دست بر می دارند.

پاسخ یاران و بستگان امام

در پاسخ امام ، برادران و برادرزادگان و فرزندان عبدالله بن جعفر برخاستند و گفتند: چرا چنین کنیم ، برای اینکه بعد از تو زنده بمانیم ؟! خدا چنین روزی را هرگز نصیب ما نکند. عباس برخاست و آمادگی خود را برای هر فداکاری در راه امام ابراز داشت . پس از او، دیگران ، همانند سخنان و یا همانند آن را بر زبان آوردند. پس امام رو به فرزندان عقیل کرد و فرمود: شما ای فرزندان عقیل ! کشته شدن مسلم برای شما کافی است . من شما را آزاد می گذارم که برگردید و سر خود گیرید و از این دیار بروید. آنها در پاسخ گفتند:

آن وقت مردم به ما چه می گویند؟ بگویند که ما دست از یاری آقا و بزرگ و پسرعموهای گرامی خودمان برداشته ، آنها را در میان دشمنان رها کردیم و آمدیم ، بدون اینکه به همراه ایشان در جنگ تیری انداخته و نیزه ای افکنده و شمشیری زده باشیم ، و حالا هم نمی دانیم که چه بر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه