مرجعیت دینی اهل بیت علیهم السلام و پاسخ به شبهات صفحه 291

صفحه 291

1- 1089. المهدی المنتظر فی ضوء الاحادیث الصحیحه، ص 371 - 373.

ذهبی در ترجمه ابان بن تغلب کوفی می گوید: «شیعی جلد لکنه صدوق، فلنا صدقه وعلیه بدعته. وقد وثّقه أحمد بن حنبل وابن معین وابو حاتم وأورده ابن عدی، وقال: کان غالیاً فی التشیع. وقال السعدی: زائغ مجاهر. فلقآئل أن یقول: کیف ساغ توثیق مبتدع و حدّ الثقه العداله والإتقان، فکیف یکون عدلاً من هو صاحب بدعه؟ وجوابه أنّ البدعه علی ضربین: فبدعه صغری کغلوّ التشیع أو کالتشیع بلا غلوّ ولاتحرق، فهذا کثیر فی التابعین مع الدّین والورع والصدق فلو ردّ حدیث هؤلآء لذهب جمله الآثار النبویّه، وهذه مفسده دینیه»؛(1) «شیعه تندی است، ولی راستگو است، ما احادیث راستش را اخذ کرده و بدعتش را به او برمی گردانیم. او را احمد بن حنبل و ابن معین و ابوحاتم توثیق کرده اند. ابن عدی از او یاد کرده و او را غالی در تشیّع دانسته است. و سعدی گفته: او منحرفی آشکار است. ممکن است کسی بگوید: چگونه توثیق کسی که اهل بدعت است جایز می باشد، در حالی که حدّ ثقه بودن عدالت و اتقان در نقل حدیث است، پس چگونه عادل است کسی که صاحب بدعت می باشد؟ جواب این است که بدعت بر دو نوع است: یکی بدعت صغری مثل غلوّ در تشیّع یا تشیّع بدون غلو و بدون تند بودن که این در تابعین دین دار و باورع و راستگو بسیار است، و اگر حدیث این افراد رد شود بسیاری از آثار نبوی از بین خواهد رفت که این مفسده ای دینی است.»

میزان در ردّ روایت

میزان در ردّ روایت آن است که حدیثی فی حدّ ذاته دروغ باشد نه به جهت دیگر، همان گونه که قبول روایت به جهت صدق آن فی حدّ ذاته است نه به جهت دیگر. لذا همان گونه که اگر فرد سنّی ثقه دروغ بگوید روایت او مردود است و اتصاف او به عدالت و سنّی گری خبر کذب او را تبدیل به صدق نمی کند، همچنین به فرض، فرد دروغگو و بدعت گذار هر گاه در نقل حدیثی راست بگوید، خبرش مقبول است و اتصاف او به کذب و بدعت، روایت صدق او را تبدیل به کذب نمی کند، بلکه این، عقلاً محال است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه