مرجعیت دینی اهل بیت علیهم السلام و پاسخ به شبهات صفحه 295

صفحه 295

1- 1091. تهذیب التهذیب، ج 1، ص 359 ؛ لسان المیزان، ج 1، ص 10.

2- 1092. تهذیب التهذیب، ج 3، ص 229؛ میزان الاعتدال، ج 1، ص 219.

3- 1093. میزان الاعتدال، ج 2، ص 77.

4- 1094. همان، ص 394.

5- 1095. الغدیر، ج 5، ص 230.

دیدگاه اهل حدیث و متکلّمان در عمل به روایات مخالف

گروهی از اهل حدیث و متکلّمان معتقدند که روایات مخالفان و کسانی که به قول خودشان دارای هواهای نفسانی مختلفند مورد قبول است گرچه کافر یا به جهت تأویل فاسق باشند، همان گونه که خطیب بغدادی در «الکفایه»(1) به آن اشاره کرده است.

شافعی و ابوحنیفه و ابویوسف و ابن ابی لیلی و ثوری و افرادی دیگر روایت کسی که با بدعتش - به نظر آنان - فاسق شده را قبول کرده اند در صورتی که دروغ گفتن را حلال نشمارد. و این رأیی است که حاکم نیشابوری در «المدخل» و خطیب بغدادی در «الکفایه» به جمهور علمای اهل سنّت نسبت داده و فخر رازی آن را تصحیح کرده و بر آن در کتاب «المحصول» استدلال نموده است... .(2)

ابن حبان حکایت اجماع بر قبول روایت بدعت گذار نموده در صورتی که به بدعتش مردم را دعوت نکند. او در ترجمه جعفر بن سلیمان ضبعی می گوید: «بین اهل حدیث اختلاف نیست در این که صدوق متقن در صورتی که بدعت گذار است ولی مردم را به بدعتش نمی کند، می توان به روایاتش احتجاج نمود...».(3)

شافعی در کتاب «الأمّ»(4) می گوید: «در مورد تأویل قرآن و احادیث اقوال متباینی از مردم رسیده است به حدّی که برخی از افراد دیگری را در این مورد واجب القتل دانسته است، و این موضوعی است که از عهد سلف تا کنون ادامه داشته است. ولی هرگز از سلف امامان و کسانی که از تابعین بعد از آن ها آمدند شناخته نشده که گواهی کسی را به جهت تأویل رد نمایند گرچه به خطا رفته و گمراه باشد. و او را حلال شمارنده محرمات الهی بداند. و لذا ما هرگز گواهی کسی را به مجرد تأویل ردّ نمی کنیم در صورتی برای آن وجهی محتمل باشد ...».

ابن حجر عسقلانی در مقدمه «فتح الباری» می گوید: «کسی که با بدعتش فاسق

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه