مرجعیت دینی اهل بیت علیهم السلام و پاسخ به شبهات صفحه 314

صفحه 314

1- 1141. همان.

2- 1142. المحلی ابن حزم، ج 7، ص 76، الریاض النضره، ج 3، ص 142.

3- 1143. صحیح بخاری، ج 2، ص 578، ح 1517، کتاب الحج، باب کسوه الکعبه.

جلوگیری از مرجعیت دینی اهل بیت علیهم السلام

گرچه ابوبکر و عمر در ابتدای امر مردم را در مسائل دینی و احکام الهی به امام علی علیه السلام ارجاع می داند، ولی بعد از مدتی پی بردند که این مسائل برای آنان مشکل ساز شده است؛ زیرا مردم می گفتند: اگر شما خلیفه و جانشین رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم هستید پس چرا از علم او آگاهی ندارید؟

توضیح مطلب این است که آنان به این نتیجه رسیده بودند که خلیفه باید دارای دو قدرت باشد:

1) قدرت سیاسی

خلیفه باید قدرت اداره شؤون امّت در زمان جنگ و صلح را داشته باشد و بتواند از مرزهای کشور اسلامی پاسداری نماید و در اصلاح امور جامعه خبرویّت داشته باشد.

2) قدرت علمی

آنان به این نتیجه رسیده بودند که اگر قدرت فتوا دادن نداشته و از عهده سؤال های مردم بر نیایند از نفوذ و سلطه آن ها کاسته خواهد شد؛ زیرا در زمان رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم چنین عادت کرده بودند که مسائل شرعی را از آن حضرت بپرسند و در مسائل جدید به او رجوع نمایند، و بعد از او توقع داشتند کسی که جانشین او می شود علاوه بر اداره امور جامعه بتواند از عهده سؤال های آنان برآید. ولی هنگامی که مشاهده کردند خلیفه مسلمین در مسائل شرعی به امام علی علیه السلام ارجاع ندهد، در خلافت و رهبری آنان شک می نمودند.

آنان از این معضله به خوبی آگاه بودند لذا درصدد پیدا کردن راه حلّی برای آن برآمدند که در این راه دو کار اساسی انجام دادند: یکی این که مرجعیت دینی اهل بیت علیهم السلام را سدّ کرده و کسی را به آنان ارجاع ندادند تا برایشان نقصی نباشد و در ضمن، مردم از فضایل و کمالات و علوم اهل بیت علیهم السلام آگاهی پیدا نکنند.

دیگر این که خود را مجتهد مطلق دانسته و در احکام، نه تنها خود را صاحب نظر دانستند بلکه به خود اجازه دادند تا اجتهاد در مقابل نصّ نمایند.

شاهد این مدعا این که ابن عساکر نقل می کند که دو نفر نزد عمر بن خطّاب آمده، از

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه