مرجعیت دینی اهل بیت علیهم السلام و پاسخ به شبهات صفحه 451

صفحه 451

1- 1477. شذرات الذهب، ج 1، ص 104.

2- 1478. الفصول المهمه، ص 187 ؛ نور الابصار، ص 136.

3- 1479. اخبار الدول، ص 109؛ مطالب السؤول، ج 2، ص 41.

4- 1480. مطالب السؤول، ج 2، ص 41 ؛ الفصول المهمه، ص 212.

رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم بودم که حسین علیه السلام بر او وارد شد. حضرت او را در بغل گرفته و بوسیده و در کنار خود نشاند، آن گاه فرمود: «یولد لإبن هذا ابن یقال له: علی بن الحسین، اذا کان یوم القیمه نادی منادٍ من بطنان العرش لیقم سیّد العابدین، فیقوم هو»؛(1) «برای این فرزندم فرزندی متولّد خواهد شد که به او «علی بن الحسین» گفته می شود. هنگامی که روز قیامت فرا می رسد، منادی از جلو عرش ندا می دهد: سیّد عابدین برخیزد. آن گاه او بر می خیزد.»

حلم امام سجادعلیه السلام

شبلنجی از سفیان نقل می کند که شخصی به نزد علی بن الحسین علیه السلام آمد و به او عرض کرد: فلان شخص در حضور من به شما ناسزا گفت. حضرت به او فرمود: بیا با هم به نزد او برویم.

راوی می گوید: ما که می رفتیم فکرم این بود که حضرت انتقام خود را از آن مرد خواهد گرفت.

حضرت که به نزد آن مرد رسید به او فرمود: «یا هذا! ان کان من قلتَه فیّ حقّاً فاسأل اللَّه أن یغفرلی، و ان کان ماقلتَه فیّ باطلاً فاللَّه تعالی یغفره لک»؛(2) «ای مرد! اگر آنچه را که تو درباره من گفتی حق بود از خداوند خواستارم که مرا بیامرزد، و اگر آنچه را که در حقّ من گفتی باطل است خداوند متعال تو را بیامرزد.»

حضرت این را فرمود و از نزد او خارج شد.

عظمت امام سجادعلیه السلام

سبکی به سندش نقل کرده که هشام بن عبدالملک در زمان عبدالملک یا ولید به حج رفت. طوافی به جای آورد و هر چه کرد تا خود را به حجرالأسود برساند و آن را استلام کند، نتوانست. آن گاه برای او منبری گذارده و بر آن نشسته و مردم را نظاره

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه