الاحتجاج(ترجمه جعفری) صفحه 108

صفحه 108

سپس آن حضرت از مرکب فرود آمد و چادری زدند، او زنان را فرود آورده و داخل چادر شد.

«احتجاج حضرت علیّ بن الحسین علیهما السّلام بر أهل کوفه» «وقتی از خیمه بیرون آمد و ایشان را بر بیوفائی و پیمان شکنی سرزنش نمود»

171- حذیم بن شریک اسدیّ گفت: زین العابدین علیه السّلام بیرون آمد و مردم را اشارت فرمود که خاموش باشند و او ایستاده سپاس خدای گفت و ستایش او کرد

و بر نبیّ صلّی اللَّه علیه و آله درود فرستاد آنگاه گفت:

ای مردم، هر کس مرا می شناسد و هر کس نمی شناسد [بگویم ] من علیّ فرزند حسینم، که در کنار فرات او را کشتند بی آنکه خونی طلبکار باشند و قصاصی خواهند، من پسر آن کسم که حرمت او بشکستند و مال او را تاراج کردند و عیال او را به اسیری گرفتند، منم پسر آنکه او را محاصره کرده و کشتند و این برای فخر کافی است!.

ای مردم، شما را بخدا سوگند آیا در خاطر دارید بسوی پدر من نامه نوشتید و او را فریب دادید و پیمان و عهد و میثاق بستید و باز با او کارزار کردید و او را بی یاور گذاشتید؟!

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه