نوجوانان و آموزه های اخلاقی در سیره امام حسین علیه السلام صفحه 14

صفحه 14

امام از جای برخاست و دستار ولید را از سرش باز کرد و آن را به گردن او پیچید. مروان بن حکم که در این صحنه حاضر بود، چون شجاعت بی نظیر امام حسین علیه السلام را دید از ترس عقب نشست و از این که کسی چنین جرأتی بر والی داشته باشد، در حیرت ماند. ولید که در برابر مروان قیافه حلم و خویشتن داری به خود گرفته بود، به این حقیقت اعتراف کرد که ملک، متعلق به حسین بوده و حق به جانب او است. امام حسین علیه السلام چون این سخن را شنید، همان باغ را به ولید بخشید و مجلس را ترک کرد.(1)

بخشش

اشاره

بخشش

عرب بیابانی به مدینه وارد شد و از سخی ترین مرد این شهر پرسش کرد. همگی امام حسین علیه السلام را به او معرفی کردند. مرد فقیر به جست و جوی امام حسین علیه السلام پرداخت و سرانجام او را در مسجد سرگرم نماز یافت. مرد فقیر عرض حاجت کرد و گفت: «ناامید نمی شود آن کس که به تو امید داشته باشد». چون نماز امام به پایان رسید، برخاست و همراه فقیر به خانه رفت. سپس آن چه را در خانه داشت _ که افزون بر چهار هزار دینار بود _ در پارچه ای پیچید، به مرد فقیر داد و از کم بودن عطایش پوزش خواست. مرد عرب نگاهی به سکّه ها کرد و حیرت زده شد. شاید با خود می گفت:


1- بحارالانوار، ج 44، ص 191.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه