دو مکتب در اسلام جلد اول صفحه 81

صفحه 81

عباس ، به قدری گریست که از اشک چشمش ، سنگریزه های زیر پایش خیس شد. آنگاه گفت : درد بر رسول خدا(ص ) چیره شد و حضرتش را آزار می داد که در همان حال فرمود: برایم کاغذی بیاورید تا برایتان دستوری بنویسم که پس از من هرگز به گمراهی نیفتید. به سبب فرمان پیغمبر خدا(ص ) در میان حاضران در آن مجلس مشاجرات لفظی درگرفت ، در صورتی که در پیشگاه هیچ پیغمبری اختلاف و پرخاش روا نیست ؛ تا آنجا که زبان درازی و جسارت حاضران به حدی رسید که بی هیچ ملاحظه ای گفتند: هجر رسول الله (ص ). یعنی پیامبر(ص ) هذیان می گوید. (179)

و در روایتی دیگر آمده است که ابن عباس بارها می گفت :

ان الرزیه کل الرزیه ما حال بین رسول الله (ص ) و بین ان یکتب لهم ذلک من اختلافهم ولغطهم . یعنی همه بدبختیها از آنجا شروع شد که بر اثر اختلاف و ایجاد سرو صدا در میان حاضران ، بین رسول خدا و نوشتن آن دستور العملش مانع ایجاد کردند. (180)

وفات رسول خدا(ص ) و عکس العمل عمر

ظهر روز دوشنبه بود که رسول خدا(ص ) برای همیشه دیده بر هم نهاد. در آن هنگام ابوبکر بیرون از مدینه و در سنح بود و بر بالین پیغمبر حضور نداشت . اما عمر در مدینه بود و اجازه خواست تا بر بالین پیغمبر حاضر شود. پس ، همراه با مغیره بن شعبه پا به درون اتاق نهاد و پارچه ای را که بر چهره مبارک رسول خدا(ص ) انداخته بودند به کنار زد و خیره در صورت آن حضرت شد.

پس از لحظاتی چند، سر برداشت و سکوت را در هم شکست و گفت : رسول خدا چه سخت بیهوش افتاده است ! مغیره گفت : به خدا قسم که پیغمبر از دنیا رفته است . عمر بر سرش فریاد کشید که : دروغ می گویی ! رسول خدا نمرده است ، تو مردی فتنه گر و آشوب طلبی ، پیغمبر خدا هرگز نمی میرد، مگر وقتی که ریشه منافقان را از بیخ و بن براندازد. (181)

آنگاه عمر از اتاق بیرون آمد و در میان حاضران پشت سر هم گفت :

برخی منافقین شایع کرده اند که رسول خدا مرده است . رسول خدا نمرده ، بلکه پیش خدا رفته است ؛ همان طور که موسی در میان قومش از نظرها غائب شد و چهل روز دیده نشد. به خدا قسم که رسول خدا(ص ) برمی گردد و دست و پای کسانی را که شایع کرده اند او مرده است ، می برد! (182) هر کس بگوید پیغمبر مرده است ، من با شمشیرم گردنش را می زنم ! پیغمبر نمرده ، بلکه به آسمان رفته است ! (183)

در همان هنگام تلاوت آیه ای از قرآن به وسیله ابن ام مکتوم به گوش رسید که می خواند:

و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم . یعنی محمد نیست مگر پیغمبری که پیش از او پیامبرانی درگذشته اند، آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، شما به عقب برمی گردید؟ (184)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه