دو مکتب در اسلام جلد دوم صفحه 225

صفحه 225

اگر فرض کنیم که چنین چیزی در میان برخی از مردان ، آن هم به صورت بسیار نادر پیدا شود که بتواند خود نگهدار باشد، آیا همه مردان می توانند این گونه باشند و یا غالبا مقهور نیروی غریزه خواهند شد؟ و این دسته که بی گمان اکثریت را تشکیل

می دهند، اگر در میان جامعه ای باشند که آنها را از ارضای غرایزشان بازداشته و از آنها می خواهد که بر خلاف فطرت و مقتضای طبیعتشان رفتار کنند، تکلیفشان چیست و چه باید بکنند؟ آیا راهی بجز خیانت و نوامیس اجتماع برایشان باقی می ماند؟! و اسلام که برای هر مشکلی راه حلی مناسب نشان داده ، آیا این مشکل فطری را بدون راه حل رها کرده است ؟ نه ، بلکه برای این مشکل ، ازدواج موقت را مقرر داشته است که بنا به فرمایش امیر مومنان علی بن ابی طالب (ع ) اگر عمر ازدواج موقت را نهی نکرده بود، جز بخت برگشته پلید، کسی دیگر مرتکب زنا نمی شد.

گذشته از این ، آنچه را در این مورد گفتیم ، تنها به شخص مسافر دور از وطنش و مساءله سفر و مسافرت مربوط نمی شود، بلکه ممکن است برای انسان ، چه زن باشد و چه مرد، در میهنش نیز اوضاع و احوالی پیش آید که او را از ازدواج دائم باز دارد. در چنین حالتی که آدمی تا سالها قادر به ازدواج دائم نیست باید چه کند؟ آیا جز رو آوردن به ازدواج موقت ، چاره دیگری هم دارد؟ چنین آدمی را چاره چیست ، در حالی که قرآن با صراحت به او اخطار می کند که : و لا تواعد و هن سرا. یعنی پنهانی باز زنان قرار و مدار مگذارید. و یا: غیر متخذات اخدان . یعنی دوست پسر یا دختر نگیرید و خود را به فحشا آلوده نسازید.

اما پیشنهادی را که عمر ارائه می دهد که با تبدیل

ازدواج موقت به ازدواج دائم و جدا شدن زن و مرد از هم پس از سه روز، آن هم با اجرای صیغه طلاق ، مشکل یاد شده حل خواهد شد، از دو صورت خارج نیست : یا چنین ازدواجی با علم و اطلاع زوجین و موافقت هر دوی آنها صورت گرفته ، که خوب ، این همان ازدواج موقت است و نه دائم ! یا اینکه این طور نیست و مرد قصد دارد پس از سه روز، از زن جدا شود و نیت خودش را از او پنهان داشته و در حقیقت به او نیرنگ زده و توهین کرده است . زیرا وی قرار ازدواج دائم نهاده و نیت جدا شدنش را از او پنهان داشته است . راستی را در چنین حالتی دیگر چه اعتمادی برای زنان و بستگان ایشان در ازدواجهای دائم باقی می ماند؟

و دست آخر، از خلال این گفتگو، و یا هر روایتی که حکایت از گفتگوی عمر در این مورد می کند، با اندکی دقت معلوم می شود که تمام روایاتی که از پیامبر خدا (ص ) درباره تحریم عمره تمتع و ازدواج موقت و ممنوعیت آنها آمده و کتابهای معتبر و وزین حدیث و تفسیر پیروان مکتب خلفا را پر ساخته و زینت بخش صفحات آنها گردیده ، همه و همه پس از گذشتن دوران زمامداری عمر ساخته و پرداخته شده اند! زیرا اگر در زمان حکومت عمر حتی یک نفر از اصحاب پیامبر خدا (ص ) وجود می داشت که فقط یک حدیث از رسول خدا (ص ) می آورد که سیاست عمر را در تحریم عمره تمتع

و یا ازدواج موقت تایید کند، موردی برای پنهان کردن آن حدیث و جلوگیری از انتشار آن وجود نداشت تا خلیفه ناگزیر باشد برای به کرسی نشاندن حرفش بخروشد و مخالفین فرمانش را تهدید کند که اگر بر خلاف دستورم رفتار شود، متخلف را بسختی مجازات خواهم کرد!

اگر عمر در سراسر مدت زمامداریش فقط به یک حدیث از پیامبر خدا (ص ) دست می یافت که تایید کننده سیاستش باشد، به اعمال خشونت و تهدید و سختگیری هرگز نیازی پیدا نمی کرد. ولی دوران خلافت عمر با همین سختگیریها به پایان رسید، در حالی که مخالفین با سیاست و فرمانهای او جرات اظهار نظر و نفس کشیدن هم نداشتند، و حتی از ترس خلیفه قادر به نقل حدیث پیامبر خدا (ص ) هم نبودند.

این سختگیری و شدت عمل ، تا نیمه اول خلافت خلیفه سوم عثمان ادامه داشت و با گذشت زمانی چنین طولانی ، فرمانها و اجتهادهای خلفا در جامعه اسلامی جایی مخصوص بازکرد و آرام آرام قوانین و سنتهای جدید از نسل قدیم به نسل جدید و جوان سپرده شد و اینان نیز به نوبه خود از دیدگاه سیاست مقام خلافت ، اسلام و مقررات نهاده آن را نگریستند، و آن را چنانکه دستگاه خلافت می خواست و انتشار می داد و تعریف می کرد، شناختند. ما این مطلب را باز شرح خواهیم داد.

ازدواج موقت بعد از دوران عمر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه