دو مکتب در اسلام جلد دوم صفحه 26

صفحه 26

آنچه را که گفتیم ، سرگذشت حدیث در دوران حکومت و زمامداری دو خلیفه نخستین ابوبکر و عمر بود.

سرگذشت حدیث در روزگار عثمان

عثمان نیز مقررات ایشان را در این مورد تایید و تنفیذ کرد. چه ، او روی منبر رسول خدا (ص ) مردم را مخاطب ساخته گفت : هیچکس حق ندارد حدیثی را که در دوره خلافت ابوبکر و عمر روایت نشده است ، روایت کند(95)!

و چنین بر می آید که داستان زیر را که دارمی و دیگران آورده اند در زمان حکومت عثمان اتفاق افتاده باشد. دارمی می نویسد:

ابوذر در جمره وسطی نشسته بود و مردم گردش را گرفته بودند و مسائل خود را از او می پرسیدند و او پاسخ می داد. در این هنگام ، مردی بالای سر او ایستاده و گفت : مگر به تو دستور نداده اند که اظهار نظر نکرده فتوا ندهی ؟! ابوذر سر بالا کرد و گفت :

مگر تو جاسوس منی ؟! آنگاه مکثی کرد و چنین ادامه داد: اگر شمشیرتان را اینجا و اشاره به پشت گردن خود کرد بگذارید و من بدانم که پیش از افتادن سرم می توانم کلمه ای را که از رسول خدا شنیده ام بازگو کنم ، بی هیچ تردیدی آن را بر زبان

خواهم آورد (96).

احنف بن قیس (97) نیز در همین زمینه سخنی دارد:

وارد شام شدم . روز جمعه بود، برای ادای نماز جمعه به مسجد رفتم . در آنجا مردی را دیدم که به هیچ گوشه از مسجد که گروهی در آنجا نشسته بودند نمی رفت ، مگر اینکه مردم آنجا بشتاب از او می گریختند و از وی کناره می گرفتند! او کوتاه و سبک نماز می گزارد. و من شگفتزده از کار او، به کنارش رفتم و گفتم :

ای بنده خدا! نام تو چیست ؟ گفتم :

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه