دو مکتب در اسلام جلد دوم صفحه 32

صفحه 32

ابن ابی الحدید نام جمعی از صحابه و تابعین را که معاویه آنها را برای ساختن احادیث و اخبار مورد علاقه اش اجیر کرده بود، آورده ، و ما برخی از ایشان را در کتاب احادیث ام المؤ منین عایشه معرفی کرده ایم (117). این مزدوران تمامی ساخته های خود را سنت پیغمبر نامیدند، و وای بر آن کس که آنها را به همین نام نمی پذیرفت و قبول نمی کرد (118)

سرگذشت حدیث در عصر عمر بن عبدالعزیز

عمر بن عبدالعزیز (119) در دوران خلافت خود فرمان آزادی نوشتن حدیث پیامبر خدا (ص ) را صادر کرد و به مردم مدینه نوشت :

احادیث رسول خدا (ص ) را دریابید و آنها را بنویسید که من از آن

بیم دارم که این علم با از دنیا رفتن دارندگان چنین دانشی از میان برود.

ابن شهاب زهری نخستین کسی بود که بنا به فرمان عمر بن عبدالعزیز در پایان سده اول هجری دست به کار تدوین حدیث زد. (120). اما نتیجه زحمات او با درگذشت خلیفه به سبب سم به سال 101 هجری ناتمام ماند، و آنچه را هم که تهیه کرده بود از میان رفت . ابن حجر در شرح حال ابوبکر بن محمد، نواده عمر بن حزم م 117 ق مطالبی آورده که فشرده آن از این قرار است : عمر بن عبدالعزیز طی نامه ای به ابن شهاب ، فرمان داد تا احادیث پیغمبر (ص ) را جمع آوری نماید. اما مدتها پس از مرگ ابن شهاب ، فرزندش گفته است آنچه را که پدرم نوشته بود از میان رفته است (121).

گذشته از ابن شهاب ، کسان دیگری نیز بوده اند که دست به کار تهیه و تدوین حدیث زده اند، ولی نوشته های ایشان نیز از بین رفته است . تا اینکه دور خلافت به منصور دوانیقی ، دومین خلیفه عباسی ، رسید که او دانشمندان را تشویق کرد تا به جمع آوری حدیث همت گمارند. ذهبی در این مورد، ضمن ذکر رویدادهای سال 143 هجری ، می نویسد:

در این سال علمای اسلام به تدوین حدیث و فقه و تفسیر پرداختند، ابن جریج (122) در مکه تصانیف خود را نوشت ، و سعید بن ابی عروبه ، حماد بن سلمه (123) و دیگران رد بصره دست به کار تدوین شدند. اوزاعی (124) در شام دست به تصنیف زد، و مالک در

مدینه موطاء را نوشت ، و ابن اسحق مغازی را نگاشت . معمر (125) در یمن و ابو حنیفه و دیگران در کوفه به تدوین فقه و آراء خود پرداختند. سفیان ثوری (126) کتاب الجامع را نوشت و پس از وی به اندک زمانی ، هشیم کتابهایش را تصنیف کرد. و در مصر، لیث (127) و ابن لهیعه (128) دست به تاءلیف زدند و آنگاه ابن المبارک (129) و ابو یوسف و ابن وهب (130) به کار تالیف پرداختند. به این ترتیب تدوین کتابهای علوم دینی و تقسیم آنها به ابواب مختلف رو به فزونی نهاد و کتابهای عربی و لغت و تاریخ و وقایع نگاری بسیاری تالیف گردید. در حالی که پیش از آن تاریخ ، معاریف و پیشتازان علوم دینی با مراجعه به حافظه خویش ، و یا جزوه های صحیح تدوین نشده ای که در اختیار داشتند، سخن می گفتند و مطلبی را بیان می نمودند. و سپاس خدای را که بدین سان کسب علم آسان گردید و روش حفظ و به خاطر سپردن رو به کاستی نهاد، و سپاس ایزد را که انجام هر کاری از اوست (131).

سیوطی نیز همین مطلب را در تاریخ الخلفاء ص 261 از او نقل کرده است . در موسوعه فقه اسلامی آمده است :

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه