دو مکتب در اسلام جلد سوم صفحه 151

صفحه 151

فی کل یوم تعانق و حوار

گلوی فرزند هند و یارانش را در همان جولانگاهشان ، به یاری سوارکاران مهاجر و انصار درهم بفشار که از همان زمان پیغمبر، نیزه هاشان در زیر گرد و غبار از خون آن کافران رنگین شده است . آن نیزه ها که از زمان آن حضرت از خون ایشان رنگین شده بود، امروز هم از خون فاجران رنگین می شود. امروز از خون کسانی رنگین می شود که به خاطر یاری اشرار، قرآن را پشت سر انداخته ، به انتقام خونهایی که در بدر از شمشیرهای تیز و برنده مسلمانان ریخته شده قیام کرده اند. به خدایم سوگند که شمشیر برنده خود را پی در پی بر آن فاسقان فرود می آورم و این کار را در این عرصه نبرد بر خود واجب می شمارم .

آنگاه به سختی حمله برد و جنگید تا به شهادت رسید.

11. نوجوانی یتیم

سپس نوجوانی که پدرش در یاری امام به شهادت رسیده بود، به یاری امام (ع ) برخاست . زیرا مادرش به او گفته بود: فرزند! به یاری امام برخیز و در رکاب او بجنگ تا به شهادت برسی . پسر فرمان برد و گفت : این کار را می کنم و قدم پیش گذاشت

. امام (ع ) چون چشمش به او افتاد، فرمود: پدر این جوان در جنگ کشته شده ، شاید که مادرش از جنگیدن او ناخشنود باشد؛ اما آن جوان گفت : ای پسر پیغمبر خدا! مادرم ، خود مرا به این جهان فرمان داده است . پس قدم به میدان جنگ نهاد، در حالی که چنین می خواند:

اءمیری حسین و نعم الامیر

سرور فؤ اد البشیر النذیر

علی و فاطمه والده

فهل تعلمون له من نظیر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه