دو مکتب در اسلام جلد سوم صفحه 196

صفحه 196

علی خیر من بعد النبی سیولد

بدمع غزیر مستهل مکفکف

علی الخد منی ذایبا لیس یجمد

برادر مظلوم مرا با سخت ترین وضعی کشتید. وای بر شما باد که بزودی گرفتار آتشی خواهید شد که سخت سوزان است .

خونهایی را ریختید که خداوند حرامش کرده بود و قرآن و محمد نیز آن را محترم شمرده بودند. پس باخبر باشید و مژده باد شما را به آتش دوزخ که بی شک فردا در جهنم و تا ابد گرفتار آن خواهید بود. من هم در سراسر زندگیم بر برادرم می گریم ؛ بر بهترین کسی که پس از رسول خدا (ص ) به دنیا آمده بود. با سرشکی مدام که سیل آسا از چشمهایم بر رخسارم جاری است و تمامی نخواهد داشت .

آنگاه مردم ناله سر دادند و فریاد ندبه

و گریه برداشتند. (231)

خانواده پیغمبر در پیشگاه فرزند مرجانه !

طبری با سند خودش از حمید بن مسلم آورده است : عمر بن سعد مرا پیش خواند و ماءموریت داد تا مژده پیروزی و خبر سلامتی او را به خانواده اش برسانم . من به کوفه وارد شدم و ماءموریت خود را به جا آوردم و سپس برای تماشا به قصر ابن زیاد رفتم که قرار بود اسرار را در آنجا وارد کنند و مردم همه در آنجا جمع شده بودند.

پس از ورود به کاخ فرمانداری متوجه شدم که فرزند زیاد سر حسین (ع ) را پیش روی خود نهاده و در فکر فرو رفته و با چوبدستی بر لب و دندانهای پیشین آن حضرت می نواخت . او مدتی به این کار خود ادامه داد. زید بن ارقم که در آن مجلس حضور داشت و شاهد ماجرا بود، روی به او کرد و گفت :

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه