دو مکتب در اسلام جلد سوم صفحه 221

صفحه 221

یزید خواست تا به حاضران در مجلس خود بفهماند که این سخنان ناخودآگاه از دهان دل سوخته ای بیرون آمده ، و بر آنها نباید خرده گرفت . از این رو گفت :

یا صیحه تحمد من صوائح

ما اءهون النوح علی النوائح

ناله و افغان از زنان مصیبت رسیده شایسته است . و نوحه گری دو مرگ دیگران بر نوحه گران بسی آسان می باشد.

اظهار شگفتی و ناباوری همسر خلیفه

در تاریخ طبری و مقتل خوارزمی آمده است همسر یزید، که طبری او را هند دختر عبدالله بن

عامر بن کریز می خواند، از ماجرای مجلس یزید باخبر گردید. پس سراسیمه از پرده بیرون آمد و خود را در مجلس یزید افکند و ناباورانه پرسید: ای امیرالمؤ منین ! آیا این سر حسین پسر فاطمه دختر پیغمبر خداست ؟! یزید پاسخ داد: آری ... . (254) و در سیر اعلام النبلاء ابن کثیر و دیگر منابع آمده است که سر حسین (ع ) سه روز در شهر دمشق بر نیزه و در معرض تماشای مردم گذاشته شده بود. (255)

سر سبط پیامبر به مدینه پیغمبر فرستاده می شود

بلاذری و ذهبی آورده اند که یزید سر حسین (ع ) را به مدینه فرستاد. (256)

عمرو بن سعید با دیدن سر حسین گفت : چه خوب بود که امیرالمؤ منین این سر را برای ما نمی فرستاد! مروان در پاسخ او گفت : حرف بی جایی زدی . سر را بده ببینم ! آن وقت سر حسین را گرفت و گفت :

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه