دو مکتب در اسلام جلد سوم صفحه 225

صفحه 225

منم فرزند محمد مصطفی ، و منم فرزند آن کس که بینی خودپرستان مشرک را به خاک مذلت مالید تا اینکه لا اله الا الله بر زبان آوردند.

من فرزند آن کسی هستم که با پیغمبر دو بار بیعت کرده و به دو قبله نماز برد و در نبرد بدر و حنین جنگید و به اندازه یک چشم برهم زدن خدای را کافر نشده است ؛ شیرمرد مسلمانان و کسی که با ناکثان و قاسطان و مارقان جنگیده است . بذال و بخشنده ، جوانمرد

و هوشمند، شیرمرد حجاز، رزمنده شهید عراق ، مکی بود و مدنی ابطحی بود و تهامی . خیفی بود و عقبی ، بدری بود و احدی ، شجری بود و مهاجری ، علی بن ابی طالب ، پدر دو سبط پیامبر خدا، یعنی حسن و حسین .

منم فرزند فاطمه زهرا، منم فرزند آن سرور بانوان ، و منم پاره تن پیامبر خدا (ص ).

راوی می گوید:

او بر فراز منبر آنقدر من و منم گفت تا اینکه صدای ناله مردم به گریه و فغان و ناله و شیون برخاست ، و یزید از آن ترسید که بر اثر آن آشوبی برپا شود. پس مؤ ذن را دستور داد تا بانگ اذان نماز برآورده و مؤ ذن چنین کرد، و علی بن الحسین (ع ) دم از سخن گفتن فرو بست . اما چون مؤ ذن الله اکبر گفت ، علی بن الحسین گفت ، تکبیر می گویم خدای را به آن بزرگی که به قیاس و با حواس درک نشود، و چیزی بزرگتر از خدا نباشد. و چون مؤ ذن گفت اشهد ان لا اله الا الله علی فرمود، موی و پوست ، خون و گوشت و مغز و استخوان من همین را گواهی می دهند. و چون گفت اشهد اءن محمدا رسول الله علی بن الحسین از فراز منبر رو به یزید کرد و فرمود:

ای یزید! این محمد جد من است یا جد تو؟ اگر ادعا کنی که جد تو می باشد دروغی آشکار گفته ای ؛ و اگر بگویی که جد من است ، پس چرا فرزندان او را کشتی ؟! راوی سپس می

گوید: مؤ ذن اذان و اقامه خود را تمام کرد و یزید پیش آمد و نماز ظهر بگذاشت . (261)

سوگواری در پایتخت خلیفه

چنین به نظر می آید که بعد از این پیشامد یزید ناگزیر گردید تا رفتارش را با فرزنزدان پیامبر خدا (ص ) تغییر داده در پاره ای از امور ایشان را آزادی عمل دهد. پس اجازه داد تا آنان بر شهدای خود به سوگ بنشینند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه