دو مکتب در اسلام جلد سوم صفحه 231

فرستاده پیش آمد و سر عبیدالله را بیرون آورد و در برابر امام نهاد و چون چشم علی بن الحسین (ع ) بر آن سر افتاد، فرمود خداوند او را به آتش جهنم بکشاند.

بعضی نیز آورده اند که هیچکس علی بن الحسین را از زمان شهادت پدرش تا به آن روز خندان ندیده بود. حضرتش را شترانی بود که میوه از شام حمل می کردند، چون سر عبیدالله بن زیاد را برآیش آوردند، فرمان داد تا آن میوه ها را در میان مردم مدینه قسمت کردند. و بانوان خاندان پیغمبر که از واقعه عاشورا به این طرف بر سر شانه نزده ، موی را رنگ نکرده بودند، بر سر خود شانه زدند و موی خویش را رنگ کردند. (265)

دستگاه خلافت پس از شهادت حسین (ع )

الف . بخشش و استمالت

ابن اعثم می گوید چون حسین (ع ) به شهادت رسید، عراقین (بصره و کوفه ) به فرمان عبیدالله زیاد سر فرود آوردند و یزید او را به یک میلیون درهم جایزه سرافراز کرد که با آن کاخهای حمراء و بیضای خود را در بصره ساخت و در بنای آنها هزینه فراوان به کار برد. او زمستانها را در حمراء و تابستانها را در بیضاء می گذرانید. نامش در همه جا پیچید و آوازه کارش به گوش همگان رسید. گشاده دستی کرد و با دینار و درهم مردان نامی را به خدمت گرفت و شعرا به مدح و ستایشش شعرها سرودند. (266)

مسعودی

نیز می گوید روزی یزید پس از کشتن حسین (ع )، به میخوارگی بنشست ، در حالی که ابن زیاد در جانب راستش نشسته بود. پس روی به ساقی کرد و گفت :

اسقنی شربه تروی مشاشی

ثم مل ، فاسق مثلها ابن زیاد

صاحب السر و الامانه عندی