دو مکتب در اسلام جلد سوم صفحه 254

صفحه 254

در تاریخ یعقوبی آخرین مناجات مسلم چنین آمده است :

بارخدایا! اگر با وجود فرمانبرداری و اطاعتم از خلیفه ات یزید بن معاویه در قتل عام مردم مدینه مرا عذاب کنی ، بی گمان بدبخت خواهم بود! (308)

در فتوح ابن اعثم آمده است که مسلم در وصیتش به حصیر بن نمیر گفت : دقت کن که با مردم مکه و عبدالله زبیر آن کنی که من با مردم مدینه کرده ام ! سپس بارها گفت : خدایا! تو گواهی که من هرگز خلیفه را نافرمانی نکرده ام . خداوندا! من کاری نکرده ام که با آن امید آمرزش و نجات داشته باشم ، مگر کاری که با مردم مدینه کرده ام .

آنگاه مرگ گلویش را به هم فشرد و بمرد. یارانش او را شسته و کفن کرده ، به خاک سپردند. پس از آن افراد سپاهی با حصین بن نمیر پیمان وفاداری بستند و از آنجا رو به سوی مکه آوردند.

پس از عزیمت سپاهیان ، اهل محل بیرون آمدند و گور مسلم را شکافتند و جسدش را بیرون آورده بر درخت خرمایی به دار کشیدند. چون این خبر به حصین و یارانش رسید، بازگشتند و شمشیر در آنها نهادند و جمعی را کشتند و بقیه رو به فرار نهادند. آنگاه بدن مسلم را از درخت خرما به زیر کشیدند و بار

دیگر به خاکش سپردند و کسی را به نگهبانی گورش گماشتند.(309)

سپاهیان خلیفه کعبه را آتش می زنند

مسعودی می نویسد حصین همچنان پیش می رفت تا به مکه رسید. پس آنجا را به محاصره خود درآورد. ابن الزبیر به خانه کعبه پناه می برد. حصین و سپاهیانش منجنیقها و آتشبارهای خود را به جانب کعبه نشانه رفتند و بارانی از سنگ به همراه آتش و مواد آتشزا، چون نفت و کبریت و پارچه های کتان مشتعل ، به سوی کعبه باریدن گرفتند، تا آنگاه که پایه های کعبه از هم فرو ریخت و خانه خد آتش گرفت !

در این حال آذرخشی برجهید و یازده تن از خدمه منجنیق را بسوزانید. و این رویداد در روز شنبه و سه روز گذشته ازربیع الاول ، یا یازده روز پیش ازوفات یزید به وقوع پیوست .

زخم شمشیر و باریدن سنگ و آتش بر اهالی مکه و ابن زبیر سخت آمد و حماسه سرای مکیان چنین سرود:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه