دو مکتب در اسلام جلد سوم صفحه 263

صفحه 263

عماره بن عمرو بن حزم را بر نیزه کرده ، در مدینه در معرض دید مردم قرار دهند و سپس برای عبدالملک مروان فرستاده شود. (327)

در تاریخ ابن کثیر آمده است : سرهای ایشان را به وسیله مردانی از قبیله ازد فرستاد و به ایشان دستور داد که چون به مدینه رسیدید، سرها را بر نیزه کرده به معرض دید مردم قرار دهید و سپس آنها را به شام ببرید. آنها نیز چنین کردند.

عبدالملک مروان پانصد دینار جایزه به ایشان داد و سپس قیچی خواست و شکرانه آن به رسم حاجیان اندکی از موی جلوی سر خود و فرزندانش را کوتاه کرد و بر کشته شدن فرزند زبیر شادیها نمود.

پس از کشته شدن عبدالله زبیر، حجاج دستور داد تا بدان او را بر بلندای ناحیه حجون به طور وارونه بر دار کشیدند. پس از چندی او را فرود آورده و در همانجا به خاک سپردند. (328)

ذهبی می گوید با کشته شدن عبدالله زبیر، حکومت عبدالملک مروان بلا منازع گردید. پس حجاج بن یوسف را به فرمانروایی حرمین (مکه و مدینه ) بر گماشت . او نیز کعبه را که عبدالله زبیر ساخته بود و بر اثر ضربات سنگ منجنیق ویران شده بود، خراب کرد و از نو بساخت و حجرالاسود را که بر اثر همان ضربات سنگهای منجنیق چند پاره شده بود، کنار هم فراهم نمود و ترمیم کرد. (329)

حجاج بر گردن اصحاب پیغمبر (ص ) مهر بردگی می گذارد!

طبری می نویسد: حجاج پس از فراغت از کار عبدالله زبیر در ماه صفر به مدینه رفت و سه ماهدر آنجا توقف کرد. او در این مدت از اهالی مدینه بنای خرده گیری و عیبجویی

را گذاشت و پی بهانه می گردید و بر آنها سخت می گرفت . در محله بنی سلمه مسجدی بنا کرد به او منسوب است و در آنجا اصحاب رسول خدا (ص ) را به خواری و زبونی کشید و گردنهایشان را مهر غلامی نهاد. جابر بن عبدالله را بر دست و انس بن مالک را بر گردن مهر بردگی نهاد.

روزی در پی سهل بن سعد فرستاد، و چون حاضر شد از او پرسید: چرا به یاری عثمان بن عفان بر نخاستی ؟ گفت : او را یاری کردم ! حجاج گفت : دروغ گفتی .

آنگاه فرمان داد تا گردنش را با قلع مهر غلامی نهادند. (330)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه