دو مکتب در اسلام جلد سوم صفحه 68

صفحه 68

امام با شنیدن این خبر گفت : انا لله و انا الیه راجعون ! رحمت خدا بر آنان باد. و این را بارها تکرار فرمود. آن دو مرد به او گفتند: تو را به خدا سوگند می دهیم که بر جان خود و خانواده ات رحم کن و از همین جا برگرد که تو را در کوفه یاور و پیروی نمی باشد؛ بلکه از آن می ترسیم که علیه تو به ستیزه برخیزند. در اینجا فرزندان عقیل برخاسته ، گفتند: نه ! به خدا سوگند که ما قدم از قدم بر نمی داریم ، مگر هنگامی که انتقام خود را گرفته ، و یا در این راه همچون برادرمان کشته می شویم .

پس امام در آن دو مرد اسدی نگریست و فرمود: بعد از چنین مردانی ، دیگر زندگانی به چه درد می خورد؟ آن دو مرد اسدی گفتند: با شنیدن این پاسخ دریافتیم که او تصمیم به رفتن به سوی کوفه دارد. این بود که به وی گفتیم : خداوند خیر پیش پایت گذارد. امام نیز فرمود: خدایتان مورد رحمت خویش قرار دهد. (147)

دیدار با پیامگزاران ابن اشعث و ابن سعد

در تاریخ الاسلام ذهبی آمده است که ابن سعد مردی را بر شتری بنشانید و او را ماءموریت داد تا خود را به حسین برساند و وی را از کشته شدن مسلم بن عقیل آگاه سازد.

و در اخبارالطوال آمده است که چون حسین (ع ) در محل زباله فرود آمد، پیغامگزاران محمد بن اشعث و عمر بن سعد به خدمتش رسیدند و همچنان که

مسلم از فرزند اشعث و عمر بن سعد خواسته بود تا به وسیله نامه ای حسین (ع ) را از سرانجام کار او و بی وفایی کوفیان و شکستن بیعتشان آگاه سازند، این دو ماءموریت خود را به جا آوردند. چون امام نامه را خواند، به حقیقت ماجرا یقین کرد.

طبری می نویسد: محمد بن اشعث ، ایاس بن العثل طائی را برگزید و به او گفت : خودت را به حسین برسان و این نامه را به او بده . فرزند اشعث آنچه را که مسلم گفته بود، طی نامه ای برای امام فرستاد. ایاس در زباله به امام رسید و او را از ماجرا باخبر ساخت و نامه فرزند اشعث را به او تسلیم کرد. امام پس از آگاهی به آنچه رفته بود گفت : آنچه را خداوند مقدر کرده باشد به انجام خواهد رسید. ما در پیشگاه خداوند داد خود و فساد امت خویش را مطرح می کنیم .

امام (ع ) همراهان را از کشته شدن مسلم آگاه می کند

طبری و دیگران آورده اند که امام حسین (ع ) در حرکت به سوی کوفه به هر آبادی که می رسید، مردان آبادی در رکاب حضرتش به راه می افتادند، و وی را در رفتن به کوفه همراهی می نمودند، تا اینکه به زباله رسیدند. در آنجا بود که امام خبر یافت ابن زیاد، عبدالله بن یقطر را، که حضرتش برای پیغامگزاری به کوفه فرستاده بود، دستگیر و اعدام کرده است . پس آن حضرت نامه ای را که به دستش رسیده بود بگشود و آن را برای همراهان خود بخواند و سپس چنین گفت :

بسم الله الرحمن الرحیم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه