فریب : کنکاشی در اسلام پیامبر(ص ) صفحه 18

کتابهای عقیدتی

در دهه هفتاد, با سفارش رهبران گروه های اسلامی , کتابهائی میان جوانان منتشر شد که در راس آن_ه_ا ک_تاب العقیده الطحاویه نوشته طحاوی مصری , و کتاب العقیده الواسطیه نوشته ابن ت_ی_م_یه , وکتاب التوحید نوشته محمد بن عبدالوهاب است .

و مانند این کتابها, تکیه بر مسائلی دارد ک_ه م_رب_وط ب_ه اس_ماء و صفات , و ایمان وشرک است و جوانان را به این شبهه می اندازد که ندانستن این امور,ممکن است اسلامشان را ضایع کرده و اعمالشان را از بین ببرد.

ای_ن کتابهای عقیدتی , مشتمل بر طرحهای سیاسی , فکری واجتهادی زیادی است که هیچ ربطی ب_ه م_س_ال_ه ع_ق_یده و ایمان و کفرندارد .

ولی اینان , چنین مسائلی را در این کتابها وارد کرده اند ک_ه م_سلمانان را وادار به باور کردن و حمایت نمودن از آن کرده و درنتیجه

به خطی که برایشان ترسیم نموده اند, دست و پا بسته بکشانند. ((33)) من این کتابها را مطالعه می کردم , و برای خودم این پرسش ها رامطرح می نمودم : چه ارتباطی میان خلفای چهار گانه (ابوبکر, عمر, عثمان و علی ) باعقیده است ؟

چرا فقهای پیشین اصرار بر ضرورت معتقد بودن به اینان با این صورت رباعی (چهار گانه ) دارند ؟

چه دلیل شرعی بر آن وجود دارد ؟

ارت_ب_اط ح_اک_م_ان با عقیده چیست ؟

و چگونه می توان اطاعت از آنان و نماز پشت سرشان و حج همراهشان و جهاد زیر پرچمشان راجزء عقیده دانست .